سوره طارق از سورههای مکی و کوتاه قرآن کریم است که متشکل از هفده آیه میباشد و نام آن که در معنای کوبنده است برگرفته از آیه نخست آن میباشد. سوره طارق، سوره 86 قرآن کریم طبق ترتیب کنونی و سوره سیو ششم بر اساس ترتیب نزول است. گفته شده که این سوره قبل از سوره بلد و پس از سوره قمر بر پیامبر اکرم (ص) نازل شده است.محور محتوایی این سوره پر محتوا نیز بر دو موضوع معاد وجایگاه رفیع قرآن میچرخد. در این مطلب بر آن شدیم تا به تفسیر سوره طارق (آیات ابتدایی) بپردازیم[1].
تفسیر آیات ابتدایی سوره طارق
سوره مبارکه طارق همچون برخی دیگر از سورههای قرآن کریم با قسمهایی زیبا و تفکر بر انگیزی شروع شده است. قسمهایی که مقدمهای هستند برای بیان کردن یک واقعیت بزرگ.
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ ﴿١﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ ﴿٢﴾ النَّجْمُ الثَّاقِبُ ﴿٣﴾
واژه طارق برگرفته از «طرق» است که بر وزن برق میباشد و معنای کوبیدن برای آن ذکر شده است. راه را نیز به این جهت طریق میگویند که با پای راهروان کوبیده میگردد و کلمه «مطرقه» در معنای پتک و چکش است که برای کوبیدن موادی چون فلز از آن بهره برده میشد.
و از آنجا که درب خانهها را شب هنگام میبندند و آنکه شب وارد میشود به ناچار میبایست درب را بکوبد، به فردی که شب وارد میشود «طارق» میگویند.
حضرت علی علیه السلام درباره یکی از منافقان به نام اشعث بن قیس که در هنگامه شب به خانه آن حضرت آمده و حلوایی شیرین با خود آورده است که به پندار نادرست خود دل حضرت را نرم ساخته و به خویش متوجه سازد تا در امری به نفع او حکم دهد میفرماید: « و اعجب من ذلک طارق طرقنا بملفوقه فی وعائها»؛ و از این شگفت انگیزتر قصه کسی است که به هنگام شب در خانه را زد (کوبید) و بر ما وارد شد در حالی که ظرفی سر پوشیده مملو از حلوایی خوشمزه با خود آورده بود.
و اما قرآن کریم خود در اینجا واژه طارق را تفسیر کرده است و میگوید: این مسافر شبانه یا همان طارق، همان ستاره درخشان و پر نوری است که در آسمان آشکار میگردد و به اندازهای بلند است که انگار میخواهد سقف آسمان را بشکافد و نور آن به اندازهای خیره کننده است که تاریکیها را شکافته و به داخل چشم آدمی نفوذ میکند (لازم است توجه گردد که ثاقب در معنای سوراخ کردن میباشد).
در این باره که آیا مقصود ستاره مشخصی است نظیر «ثریا»؛ زحل؛ زهره یا شهب (به جهت روشنایی بسیار و خیره کننده) یا به تمامی انجم اشاره دارد تفاسیر متعددی بیان گردیده است، اما با توجه به این موضوع که در آیات یعدی به ستاره نفوذ کننده تفسیر شده است، مشخص میگردد که مقصود هر ستارهای نیست بلکه ستارههایی است درخشان که نورشان پردههای تاریکی را میدرد و به چشم آدمی نفوذ میکند. در بعضی از روایتهای موجود «نجم ثاقب» به ستاره «زحل» تفسیر گشته که از سیارههای منظومه شمسی است و بسیار نورانی است.
در روایتی آمده است که شخص ستاره شناسی از امام صادق علیه السلام سوال نمود که مقصود از «ثاقب» در سخن خداوند چیست؟ حضرت فرمودند: ستاره زحل است که طلوع آن در هفتمین آسمان است و نور آن آسمانها را شکافته و به آسمان پایین میرسد به همین دلیل خداوند آن را ثاقب نامیده است.
قابل ذکر است که زحل آخرین ستاره منظومه شمسی و دورترین آنها است که با چشم غیر مسلح مشاهده میشود و از آنجا که به جهت ترتیب بندی ستارگان منظومه شمسی نسبت به خورشید در مدار هفتم قرار دارد امام در این حدیث مدار آن را آسمان هفتم بر شمرده است.
ستاره زحل ویژگیهایی دارد که موجب شده که سزاوار سوگند شود. این ستاره از سویی دورترین ستارهها است که قابل رویت است و به همین سبب در ادبیات عرب هر چیز بلند را به آن مثال میزنند و برخی اوقات آن را «شیخ النجوم» گفتند.
ستاره زحل در فارسی به نام کیوان شناخته میشود و دارای حلقههای نورانی بسیاری است که آن را احاطه نموده است و دارای هشت قمر است. حلقههایی که در اطراف این ستاره وجود دارند یکی از پدیدههای شگفت انگیز آسمانی است که اندیشمندان فلکی درباره آن نظرات گوناگونی دارند و هنوز هم پدیدهای مرموز است.
برخی این باور را دارد که ستاره زحل دارای ده قمر است که هشت قمر آن را میتوان با دوربینهای معمولی ستاره شناسی مشاهده کرد و دو مورد آن تنها با دوربینهای بسیار بزرگ دیده میشوند. البته که این رمز و رازها در آن زمانی که قرآن نازل گردید آشکار نبوده و پس از گذشت قرون متعدد روشن گردید. ولی در هر صورت تفسیر نجم ثاقب به ویژه ستاره زحل ممکن است از قبیل بیان یک مصداق آشکار است و تضادی با تفسیر آن به دیگر انجم بلند و درخشان آسمان ندارد اما میدانیم که تفسیر مصداقی در روایتها فراوان است.
سوره طارق-احمد دباغ
منبع:
[1] تفسیر برگرفته از تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی است.