در این نوشتار به شرح دعای دوازدهم صحیفه سجادیه (فراز سوم) حضرت زین العابدین علیه السلام خواهیم پرداخت. امام بزرگوار در این دعا که متشکل از شانزده فراز یا بخش است، نخست به آنچه که مانع دعا و طلب نمودن از حق تعالی به شمار میرود، اشاره کرده، سپس با تعابیری متواضعانه به اقرار بنده در پیشگاه خداوند متعال پرداخته است.
فرازهایی از دعای دوازدهم صحیفه
- فراز سوم
وَ يَحْدُونِي عَلَى مَسْأَلَتِكَ تَفَضُّلُكَ عَلَى مَنْ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ إِلَيْكَ، وَ وَفَدَ بِحُسْنِ ظَنِّهِ إِلَيْكَ، إِذْ جَمِيعُ إِحْسَانِكَ تَفَضُّلٌ، وَ إِذْ كُلُّ نِعَمِكَ ابْتِدَاءٌ
و آنچه که من را به سمت طلب از تو وا میدارد، تفضل و احسان تومیباشد به آنکس که با گمانی نیک (حُسن ظن) به سوی تو آمده و متوجه تو شده است، چرا که هر چه که تو عطا میفرمایی تفضل و هر نعمتی که میبخشی، بی سابقه میباشد.
شرح دعای دوازدهم صحیفه سجادیه – فراز سوم
در ادامه شرح دعای دوازدهم صحیفه سجادیه و در این مطلب به شرح فراز سوم آن پرداخته خواهد شد. حضرت زین العابدین علیه السلام در این بخش از دعا رمز و راز تمامی موفقیتهای بزرگ و کوچک را، حتی توجهی که بنده به خدای خویش دارد را، تفضلی از سوی حق تعالی عنوان کرده است. این بخش از فراز که آمده است « تَفَضُّلُكَ عَلَى مَنْ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ إِلَيْكَ» دو معنا دارد: معنای اول این است که نسبت به هر کسی که به تو توجه نماید، تفضل کنی و معنای دوم این خواهد بود که تفضل تو (خداوند متعال) همان توجهی است که بنده به تو دارد. پس بر اساس معنی دوم، معنای عبارت این میگردد که به جهت اینکه میدانم توجه به تو عین تفضل تو به من است، این ادنیشه و فکر من را به آن سمت و سو خواهد کشاند که همهی توجه خویش را به تو معطوف نمایم و این معنا از احتمال نخست مناسبتر میباشد. و البته گواه معنی دوم را میتوان بخش بعدی این فراز دانست آن جا که میفرماید: «، وَ إِذْ كُلُّ نِعَمِكَ ابْتِدَاءٌ»، به این معنا که این گونه نیست که من به عنوان بنده بدون هیچ پیش زمینهای به تو توجه نمایم، بلکه اول تو نعمت خویش را عطا نمودی تا من به دعا ایمان بیاورم و همین دعایم خود لبیک تو میباشد.
حُسن ظن داشتن به خداوند متعال از امور قابل اهتمام است و به عنوان یکی از سرمایههای ایمانی شناخته میشود که آثاری عمیق و جاودانه بر جای میگذارد. حق تعالی نه تنها به بندههای نافرمان و عاصی اجازه میدهد که خواستهها و حوائج خود را به پیشگاه والای او عرضه کنند بلکه به داشتن حُسن ظن نسبت به او فرمان داده است و داشتن سوء ظن نسبت به او که پروردگار عالمیان است را مایه محرومیتشان دانسته است.همانطور که دربخشی از آیه ششم سوره فتح آمده است: «الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ ۚ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ» به این معنا که آنان که به خداوند بد گمان بودند روزگار بد و هلاکت ابد بر خود آنان است.
و در مقابل آنچه که بیان شد برای نیک گمان بودن به خود، اَجربسیاری تعیین کرده است. از این رو پیامبر رحمت و مهربانی در این باره فرموده بودند: به خداوندی که جز او خدایی نیست، هیچ گاه بندهای به پروردگار ظن و گمان نیک پیدا نمیکند، مگر آنکه حق تعالی طبق گمان نیک او عمل نماید چرا که خداوند متعال بخشنده ای است که تمامی خیرها به دست او می باشند و حیا دارد که گمان وظن نیک و امید بندهاش را نا امید کرده و به آن اعتنایی نکند و بر خلاف آن عمل نماید. پس به خداوند متعال حُسن ظن داشته باشید و به سمت او رغبت نمایید[1].
و اما معنا و مفهوم حُسن ظن چیست؟ آیا مفهوم این است که آنچه را طلب نماییم حق تعالی به واسطه گمان نیک به ما عطا کند و آنچه را که خوش نداریم، از ما دور میسازد؟
در این باره باید گفت که معنا و مفهوم حُسن ظن این نیست بلکه مقصود این است که آدمی خداوند کریم را آنگونه به حکمت، قدرت، عِلم بی کران، بخشش و عنایت به بندهها بشناسد که به این باور برسد که هر آنچه که او (حق تعالی) عمل مینماید، برترین و شایستهترین تقدیر برای انسان است و هیچ گاه برای بندههای صالح و نیکوکاری که به او گمان نیک دارند، شر و فرجامی ناخوشایند را نمیپسندد و در تمامی رخدادها بهترین نتیجه را برایشان مشخص و مقرر میکند.
آدمی رمز و راز بسیاری از رخدادها را نمیداند به همین سبب ممکن است در زندگی اتفاقاتی رخ دهند که ظاهر تلخی دارند و به مزاج آدمی خوش نیایند اما لازم است توجه داشت که همهی آنان به تقدیر آفریدگاری مدیر، مدبر و حکیم است و آنچه را که او انجام میدهد بی شک از طلب ما بهتر است. بدین جهت آدمی بر اساس گمان نیک، به این امر معترف میگردد که خداوند متعال، خالق و رَبی رئوف و مهربان است که برترین سرنوشت را برای بندههای مومن و صالح خویش رقم میزند. اما افرادی که با خدای عز و جل سر و کاری ندارند و از معرفتی شایسته در حق آفریننده خویش بی نصیب هستند، بازتاب کارهای فاسد آنان، دامن گیر آنان میگردد چرا که ابنها از دایرهی سخن خارج هستند، پس عمل آنها تابع قوانین دیگر نظام خلقت است و به طور قطع نتیجه و سر انجامی مناسب با خود را به دنیال خواهد داشت که بی تردید چیزی به جز ویران شدن بنیاد آدمیت آنها نخواهد بود و رفتاری این چنین از شعاع عنایت و نگاه ویژه خداوند به افرادی که حُسن ظن دارند، بیرون است.
منبع:
[1] بحار الانوار: 14/366/70
- تلاوت آیه ششم سوره فتح-مشاری راشد العفاسی
وَ يُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَ الْمُنَافِقَاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ ۚ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ ۖ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ ۖ وَ سَاءَتْ مَصِيرًا
و (نیز) مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد میبرند مجازات کند؛ (آری) حوادث ناگواری (که برای مؤمنان انتظار میکشند) تنها بر خودشان نازل میشود! خداوند بر آنان غضب کرده و از رحمت خود دورشان ساخته و جهنم را برای آنان آماده کرده؛ و چه بد سرانجامی است!