داستان شق القمر

داستان شق القمر

شق القمر، معجزه‌ایست از پیامبر مهر و رحمت، حضرت محمد (ع)، همانطور که مسلمانان می‌دانند. این معجزه در شهر مکه و پیش از هجرت به اذن پروردگار رخ داد، آن هنگام که مشرکان از محمد (ص) برای اثبات درستی دعوتش کاری خارق العاده خواستند.

داستان شق القمر
داستان شق القمر

خداوند متعال برخی از رسولان را به ویژگی خاص از دیگر انبیاء متمایز نمود. ابراهیم (ع) را دوست گرفت و او  را بدین ویژگی بر دیگران برتری داد. با موسی (ع) سخن گفت و به عیسی علیه السلام توانایی‌ها و خصائلی عطا نمود که در کسی یافت نمی‌شد. او به اذن خدا کور را شفا می‌داد و مرده را زنده می‌کرد. و اما در وجود محمد (ص) خاتم النبین خداوند تمامی ویژگی‌های خاص دیگر انبیاء را گنجاند و او را آن هنگام که به معراج و به سدرة المنتهی برد، به شکلی ویژه برگزید و علاوه بر قرآن که معجزه‌ی جاویدان اوست، او را با معجزاتی دیگر تائید و یاری نمود. شق القمر یا دو نیم شدن ماه در آسمان از معجزات رسول خدا (ص) در سال‌های نخستین بعثت است که در این مطلب به نقل داستان گونه آن خواهیم پرداخت.

شق القمر، دو پاره شدن ماه

قریش می‌خواست محمد (ص) را ناتوان جلوه دهد و او را به زانو در بیاورد تا مردم را از دعوتش به یکتاپرستی و اسلام منحرف سازد. اسلامی که با آمدنش منافع آنان را به خطر انداخت. دین جدیدی که در آن ارباب و برده یکی بودند و بر هم برتری نداشتند. دینی که در آن حق مظلوم از ظالم و قوی گرفته می‌شد، بت پرستی در آن نهی شده و در آن مشروب و قمار اموری ناپسند به شمار می‌رفتند. آئینی که از زنده به گور کردن دختران جلوگیری کرد. فحشا را حرام و دارای عقاب بر می‌شمرد و با بسیاری از رسوم جاهلیت می‌جنگید.

قریش و مشرکان مکه گمان کردند که در این زمان بهترین راه برای مقابله با محمد (ص) و دین جدید و متقاعد ساختن مردم که او پیامبر نیست، درخواست آیات و معجزات است. پس با همفکری یکدیگر دست به اقدامی دیگر زدند. آنان تصمیم گرفتند تا از او نشانه و معجزه‌ای بخواهند در آسمان چرا که به اعتقاد آنان، سحر و جادو در آسمان اثر نمی‌کند. شب چهاردهم ذی الحجه بود و ماه به صورت کامل در آسمان دیده می‌شد. پس به نزد محمد (ص) رفتند و گفتند: اگر که تو ادعای نبوت داری و در این ادعای خود صادق هستی، آیت و معجزه‌ای در آسمان نشانمان ده چرا که سحر در آسمان اثر ندارد.

رسول خدا (ص) که در آن هنگام در حجر اسماعیل نشسته بود رو به آنان کرد و فرمود: اگر که آیتی به شما نشان دهم، ایمان می‌آورید؟ آنان گفتند : آری که ایمان می‌آوریم.

پس رسول و حبیب خدا از خداوندطلب معجزه کرد. حضرت به آنان گفت که به ماه نگاه کنند، آنان دیدند که بدر شب چهارده به دو نیم شد (به عبارتی شق القمر اتفاق افتاد) به گونه‌ای که کوه حرا را در بین آن دیدند. سپس دو نیمه ماه به هم نزدیک شده و به یکدیگر متصل شدند و ماه همچون روز اول شد. حضرت (ص) پس از این رخداد رو به مشرکان کرد و گفت: گواه باشید و بر این رخداد شهادت دهید.

اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انشَقَّ الْقَمَرُ
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انشَقَّ الْقَمَرُ

قریش و مشرکان که چنین دیدند به جای آن‌که ایمان بیاورند گفتند که محمد ما را سحر و جادو نمود (و یا گفتند که او ماه را جادو کرد).

در این میان بعضی از افرادی که حضور داشتند گفتند: محمد (ص) اگر که شما را جادو کرده، مردم شهرهای و سرزمین‌های دیگر را که جادو نکرده است؟! می‌شود از آن‌ها سوال کرد و دید که آیا آنان نیز متوجه این رخداد شده‌اند یا نه؟

پس از مسافران و ساکنان سرزمین‌های دیگر سوال کردند، آن‌ها نیز به دیدن دو نیمه شدن ماه اقرار کردند. اما قریش و مشرکان همچنان بر کفر خویش اصرار می‌کردند و راضی به پذیرش آن نبودند[1].

منبع:

[1] در کتب معتبر شیعه و اهل سنت به واقعه شق القمر پرداخته شده است. در این باره سوالات و شبهاتی بیان شده است که بررسی و پرداخت به آن‌ها در این مطلب نمی‌گنجد.

  • تلاوت آیه یک سوره قمر-مصطفی اسماعیل

اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ

قیامت نزدیک شد و ماه از هم شکافت!

دانلود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *