در این نوشتار و در ادامه مطلب «شرح حکمت سی و هشت نهج البلاغه – بخش اول» شرح بخش دیگری از این حکمت که دربردارنده نکات بسیار خوب و پُر معنا است را به نگارش در آوردهایم. امید است که با توجه به این نکات و به کارگیری آنها در زندگی گامی درست در مسیر سعادت دنیوی و اخروی برداریم. در این حکمت امام علی علیه السلام، فرزند برومند خود امام حسن مجتبی (ع) را مخاطب قرار داده و اموری را بیان کردند که با عمل کردن به آنها ضرری به آدم نخواهد رسید.
بخشی دیگر از حکمت سی و هشت نهج البلاغه
… وَ أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ، وَ أَكْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ …
… و ترسناکترین وحشت عُجب و خود بینی است و گرامیترین حسب (به نسب خانوادگی گویند)، خُلق نیکو میباشد …
شرح بخشی دیگر از حکمت سی و هشت نهج البلاغه
حضرت امیر علیه السلام در ابتدای این حکمت فرمودند که ای فرزندم! چهار چیز و چهار چیز را از من به یادگار داشته باش و حفظ کن که با عمل به آنها هر چه کنی به تو ضرر و زیانی نمیرسد …
در مطلب قبلی به دو نکته ابتدایی یعنی عقل که بالاترین سرمایههاست و حماقت و جهل که بزرگترین فقر است اشاره شد و شرح هر کدام از آنها نوشته شد. در عبارت سوم این حکمت حضرت فرمودند: و ترسناکترین وحشت عُجب و خود بینی است.
واژه وحشت در لغت علاوه بر اینکه در معنای تنهایی آمده است به ترس و ناراحتی ناشی از آن نیز معنا شده است و یقینا افرادی که خود را بزرگ پنداشته به زودی دوستان خویش را از دست میدهند چرا که عموم مردم نمیخواهند زیر بار چنین افرادی که به خود بینی دچار هستند بروند. پس این افراد خود بزرگ بین در زندگی تنها میماند.
در غرر الحکم از امیر مومنان (ع) روایت شده که فرمودند: آفت عقل، خود بینی و خود پسندی است [1].
همچنین در حدیث دیگری حضرت بیان کردند که خرده گیری آدمی نسبت به خود (و اعمال خود) دلیلی بر قوت عقل و شاهدی بر فزونی فضل او است و خود پسندی آدمی دلیلی بر نقص او و شاهدی بر ضعیفی عقل او خواهدبود [2].
در ادامه حکمت، امام علی (ع) به چهارمین نکته یا دستور اشاره کرده و میفرماید: گرامیترین حسب (به نسب خانوادگی گویند)، خُلق نیکو میباشد.
واژه «حسب» را در لغت میتوان به دو معنا گرفت. اول به شرافت ذاتی و صفات برجسته، دوم در معنای شرافت پدران و نیاکان (اجداد). پس مقصود حضرت علی علیه السلام این است که بالاترین شرافت ذاتی و همچنین اکتسابی از پدران و نیاکان برخورداری از حُسن خُلق است چرا که بیشتر از هر چیزی جاذبه داشته و دلها را متوجه انسان میکند و دیگر شرافتها به این اندازه قدرت و توان ندارند.
درباره اهمیت خُلق نیکو در قرآن کریم آیات فراوانی آمده است و در کتب معتبر روایی و حدیثی، احادیث بسیاری ذکر شده است تا جایی که قرآن در سوره آل عمران آیه 159، خُلق نیکو داشتن را یکی از عوامل پیروزی رسول الله (ص) معرفی کرده و میفرماید: پس تو به لطف و رحمت خداوند با آنها نرمخو گشتی و اگر درشت خو و سخت دل بودی بدون شکم از دور (گِرد) تو پراکنده میگشتند [3].
در سوره قلم آیه چهارم نیز خداوند متعال به پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: تو اخلاق (خُلق) بسیار برجستهای داری. در حقیقت خُلق رسول خدا (ص) در پیشرفت ایشان به اندازهای بوده که برخی آن را معجزه اخلاقی ایشان گفتهاند.
در انتهای این بخش به سه حدیث از رسول خدا (ص) و امام علی (ع) در ارتباط با حُسن خُلق اشاره میشود.
پیامبر خدا (ص) فرمودند: اخلاق نیکو دوستی (با مردم) را تثبیت میکند [4].
در بحار الانوار از امام علی (ع) نقل شده که فرمودند: در خُلق نیک گنجهای رزق و روزی است. [5]
در غرر الحکم از امام علی (ص) آمده است: خُلق نیکو روزی آدمی را فراوان میکند و به دوستان آرامش میدهد [6].
بدون شک تمامی انسانها در معاشرت با افرادی که از حُسن خُلق برخوردار هستند، به این نتیجه رسیدهاند که این افراد در زندگی مادی خود نیز موفق ظاهر شدهاند.
منابع:
[1] غررالحکم، ح 848
[2] همان، ح 4814
[3] آیه 159 سوره آل عمران
[4] بحارالانوار، ج 74، ص 150، ح 71
[5] غررالحکم، ح 5383
[6] غررالحکم، ح 5382
- تلاوت ترتیل آیه 159 سوره آل عمران – سعد الغامدی
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ
به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان [= مردم] نرم (و مهربان) شدی! و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده میشدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب! و در کارها، با آنان مشورت کن! اما هنگامی که تصمیم گرفتی، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد.