و شما را خلق کردیم، سپس شما را صورت گری نمودیم، آنگاه به فرشتگان گفتیم: بر آدم سجده کنید، بی درنگ جملگی سجده کردند، جز ابلیس که از سجده کنندگان نبود [1]. و این آغازی بود برای عداوت و دشمنی ابلیس این مخلوق رانده شده از درگاه الهی. سالها از آفرینش جن و نسناس و زندگیشان بر روی زمین میگذشت که خداوند متعال اراده نمود تا به ید قدرت خود انسان و مخلوقات دیگری را بیافریند و بر روی زمین سکنی دهد. پس لاجرم حجاب از آسمانها برداشت و به ملائکه فرمود: به ساکنان زمین بنگرید. ملائکه اطاعت امر کرده و به زمین و اهل آن نگاهی کردند. آنان دیدند که اهل زمین به معصیت و فساد دچارند. پس سخت ناراحت شدند و برای ساکنان زمین متاسف شدند و به سبب شدت آشفتگی و غضبی که داشتند به درگاه الهی عرضه داشتند: خداوندا! تو خود صاحب عزت، جلال و جبروتی و غالب بر هر آنچه که هست و دارای شأن عظیمی هستی. این آفریدهها مخلوقات دون و ضعیف تو میباشند و با رزق و روزی توست که روزگار میگذرانند و به فیض و رحمت تو است که از نعمات تو بهره میبرند. این مخلوقات عصیان و نافرمانی ات را میکنند، پس به چه سبب خشمگین نشده و آنچه را که مشاهده مینمایی بر تو سخت و نمیآید و از آنان انتقام نمیگیری چرا که آن گاه که اعمالشان را مشاهده نمودیم، عصیانشان بر ما گران و بزرگ جلوه نموده است.
خداوند پس از گوش فرا دادن به سخن ملائکه به آنان گفت: من بر روی زمین خلیفه خویش را بر آنان حجت نهادهام.
ملائکه گفتند: بارالها! تو سبحانی، ولی مخلوقی را بر روی زمین به عنوان خلیفه خود قرار دهی که عصیان کرده و به فساد و خونریزی بپردازد؟! در صورتی که ما فرشتگان درگاه تو تسبیح تو را گفته و تقدیس میکنیم. به چه دلیل از میان ما خلیفهای را بر نمیگزینی؟ حجت خویش را از میان ما انتخاب کن که بر روی زمین فساد و خونریزی نخواهیم کرد.
پروردگار که در حکمت و علم بی همتاست در پاسخ به آنان گفت: ملائکه من! آن چه را که من از آن آگاهم شما نمیدانید. من به قدرت خویش مخلوقی خواهم آفرید که فرزندان آن مرسلین من به سوی خلق و بندگان صالحم در میان مردماند. آنان را جانشین خویش قرار دادهام و وظیفهی ارشاد و هدایت بندگان، بازداشتن آنان از معاصی را بر عهده آنها قرار دادم. بندگان من به وسیله آنان مسیر درست را پیدا کرده و میپیمایند.
آنها حجت من برای نیکوکاران و بیم و تهدیدی برای بدکاران هستند. سرتاسر زمین را از نسنان پاک خواهیم نمود. از جنیان آنان را سرکش هستند را از مردم جدا نموده و در نقاطی دور و در فضای دیگری از زمین سکنی خواهیم داد تا در مجاورت با مخلوقات نباشند و در میان آنان حجابی خواهم نهاد تا مخلوقات من آنها را ندیده و به آنها مأنوس نگردد.
ملائکه الهی عرض کردند: خداوندا آنچه را که تمایل داری به جای آور. ما به جز آنچه که به ما تعلیم نمودی چیز دیگری را نمیدانیم و تو دانای حکیمی.
خلقت آدم و عصیان ابلیس
خداوند آدم را خلق نمود، سپس صورت گری کرد. آنگاه به ملائکه گفت که بر این مخلوق من سجده کنید. سجدهای از سر خضوع و تواضع در برابر عظمت این مخلوق الهی که قرار است خلیفه خدا بر زمین گردد چرا که سجده پرستش تنها ویژه خدای متعال است (البته گفته شده که این سجده میتواند به این معنای سجده برای آفریدگاری باشد که چنین مخلوقی را اینگونه موزون آفریده است).ملائکه جملگی اطاعت امر کردند و بر آدم این مخلوق جدید که از گِل ساخته شده است، سجده نمودند جز ابلیس. ابلیسی که در زمره ملائکه قرار گرفته بود (در اینکه ابلیس از طایفه جنیان بود یا از ملائکه الهی اختلاف است).
خداوند ابلیس را مخاطب قرار داد و گفت: ای ابلیس چه چیز تو را از سجده بر آدم منع نمود؟! ابلیس پاسخ داد: من از او برترم. من را از آتش آفریدی او را از گِل.
تمرد ابلیس از سجده خضوع و تواضع بر مخلوق خدا، سرپیچی کوچکی نبود. او به عظمت این آفریده آگاه بود و آنهنگام که گفت من بهترم در واقع اعتراض و انکاری بر مقام ربوبیت خداوند بود. در واقع مقصودش این بود که امر به سجده با حکمت و عدل منافات دارد و این انکار امر کوچکی نبود.
خداوند متعال در پاسخ به ابلیس گفت: از این جایگاه پایین برو. در حد تو نیست که تکبر ورزی. بیرون برو. تو دیگر عزتی نخواهی داشت و خوار گشتی.
ابلیس که اینچنین دید راه توبه را در پیش نگرفت! او که خود را رانده شده درگاه الهی مشاهده کرد، لجاجت نمود و تقاضایی از خداوند کرد. او به خداوند گفت: حال که رانده شدهام مرا مهلتی ده. بگذار تا آخر دنیا زنده بمانم.
خدای متعال تقاضایش را اجابت نمود و گفت: به تو مهلت داده خواهد شد (تا روز معینی).
ابلیس زنده ماندن را برای توبه نخواسته بود او عمر طولانی را برای گمراه ساختن انسانها خواسته بود …
منبع:
[1] آیه یازدهم سوره اعراف
- تلاوت ترتیل آیه 11 سوره اعراف – خلیل حصری
وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ
ما شما را آفریدیم؛ سپس صورت بندی کردیم؛ بعد به فرشتگان گفتیم: «برای آدم خضوع کنید!» آنها همه سجده کردند؛ جز ابلیس که از سجدهکنندگان نبود.