تفسیر سوره بلد موضوعی است که در این مطلب و در ادامه مطالب قبلی با همین عنوان که در آنها به تفسیر آیههای اول تا شانزدهم این سوره طبق تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی پرداخته شد، به آن پرداخته خواهد شد. سوره بلد سورهای مکی است که متشکل از بیست آیه کوتاه (جزو مفصلات به شمار میرود) است و در آن خداوند متعال پس از سوگند به بلد که مقصود سرزمین مکه است و سوگند به موضوع پدر و فرزند آن (وَ وَالِدٍ وَمَا وَلَدَ) به در سختی و رنج بودن آدمی در طول حیات اشاره نموده است. علاوه بر این در آیات دیگری خداوند بعضی از نعماتی که به انسان داده است بر میشمرد و از ناشُکری آدمی درباره این نعمتها سخن به میان میآورد. در این سوره خداوند نیکوکاران که انفاق میکنند و علاوه بر ایمان از اخلاق خوبی برخوردار هستند را اصحاب میمنه و بدکارانی که انفاق نمیکنند و ناسپاس هستند را اصحاب مشئمه خوانده است.
آیات انتهایی سوره بلد
ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿١٧﴾ أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ ﴿١٨﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿١٩﴾ عَلَيْهِمْ نَارٌ مُّؤْصَدَةٌ ﴿٢٠﴾
تفسیر آیات انتهایی سوره بلد
در آیه هفدهم سوره بلد و در ادامه تفسیر آیههای پیشین که در مطلب «تفسیر سوره بلد – بخش چهارم» بیان شد و از گردنه صعب العبور سخن به میان آمد. حق تعالی میفرماید: علاوه بر این از جمله اشخاصی باشد که ایمان آورده و همدیگر را به صبر و شکیبایی، مهربانی و عطوفت سفارش میکنند.
بر این اساس آن گروه از انسانها قادر هستند از گردنه صعب العبور گذر کنند که علاوه بر ایمان، اخلاق والایی نیز داشته باشند (دعوت و سفارش به شکیبایی و مهربانی کنند) و اعمال نیک و صالحی نظیر آزاد کردن بردگان و اطعام ایتام و مساکین را انجام داده باشند.
یا به تعبیر و معنایی دیگر فرد میبایست در میادین ایمان، اخلاق و عمل قدم گذارده و سر بلند بیرون آید. افرادی این چنین، توانایی عبور از گردنه را خواهند داشت.
واژه «ثم» که به معنای «بعد» است همواره نشان دهندهی تاخیر زمانی نیست، تا لازمه آنچه که بیان شد این باشد که نخست شخص به اطعام و انفاق نمودن بپردازد و پس از آن ایمان بیاورد. در این چنین مواردی همانطور که گروهی از مفسران اظهار کردند، برای برتری مقامی به کار رفته است زیرا قطعا جایگاه و مقام ایمان و همچنین سفارش به شکیبایی و عطوفت، بالاتر از اطعام و انفاق به نیازمندان است. در واقع میتوان اینگونه بیان نمود که سر منشأ عمل نیک، ایمان و اخلاق است و ریشهی اعمال خوب را میبایست در باورها و خلقیات والا جستجو نمود.
البته در این میان برخی از مفسرین این احتمال را بیان کردهاند که کلمه «ثم» در معنای تاخیر زمانی به کار رفته است زیرا اعمال و کارهای نیک گاهی خود منشأ گرایش فرد به ایمان میگردد و به ویژه در محکم کردن مبانی اخلاق تاثیر گذار است. در واقع خلق و خوی آدمی در ابتدا به شکل فعل است و سپس به صورت حالت و در ادامه عادت و پس از آن به شکل ملکه ذهنی در میآید.
«تواصوا» در آیه هفدهم که مفهوم آن سفارش و توصیه به همدیگر است، نکته مهمی را در بر دارد. نکته این است که مباحث و موضوعاتی چون شکیبایی در مسیر اطاعت از خداوند و جهاد با هوای نفس و قوی کردن اصل محبت و عطوفت، نباید به شکل فردی در جامعه باشد و لازم است به شکل یک جریان عمومی در تمامی جامعه وجود داشته باشد و جملگی افراد جامعه همدیگر را به رعایت کردن و حفظ این اصول سفارش کنند. تا به وسیله آن پیوندهای اجتماعی محکمتر گردند.
درباره کلمه صبر در این آیه برخی بیان نمودند که این واژه اشاره به صبر در اطاعت از امر الهی و اهتمام نمودن به آن است و «مرحمت» به عطوفت و محبت نسبت به خلق خداوند اشاره دارد. اساس دین متشکل از ارتباط گرفتن با خالق و خلق است و در هر صورت شکیبایی و صبر ریشه هر نوع طاعت و ترک معصیت است.
خداوند متعال در آیه هجدهم و در انتهای اوصافی که بیان نمود، جایگاه اشخاصی که دارای این خصائل هستند را اینگونه بیان مینماید: آنان اصحاب یمین هستند. به این معنا که نامه عمل آنان در دست راستشان قرار خواهد گرفت.
البته این احتمال نیز وجود دارد که واژه «میمنه» از ماده یمن و برکت بوده باشد. در این صورت معنای آیه این میشود: آنان صاحبان برکت هستند که وجودشان هم برای خود و هم برای جامعه پُر برکت خواهد بود.
در ادامه خداوند به آن گروه از افراد که قادر نبودند از این گردنه صعب العبور رد شوند اشاره میکند و میفرماید: کسانیکه به آیات و نشانههای ما کافر گشته و آنها را انکار نمودند، آنها افراد ناخجسته و شوم هستند (نامه عمل آنان به دست چپشان داده میشود).
در واقع این نشان دهندهی این موضوع است که دست چنین اشخاصی از نیکیها تهی و نامه عملشان از بدیها سیاه است.
«مشئمه» از شوم گرفته شده و نقطه مقابل «میمنه» از ماده یمن و برکت است. به این معنا که این گروه از کافران و انکار کنندگان، اشخاصی شوم و ناخجسته هستند که علاوه بر اینکه باعث بدبختی خود میشوند برای جامعه نیز بدبختی به بار میآورند، اما از آنجا که در روز جزا، شوم و یا میمون بودن انسان به این که نامه عمل او در دست راست یا چپ او قرار دارد، مشخص میشود، برخی این تفسیر را برای آن پذیرفتهاند، به ویژه اینکه «شوم» در معنای گرایش به چپ نیز بیان شده است.
و اما در بیستمین آیه سوره بلد که آخرین آیات این سوره است، خداوند متعال اشاره کوچکی به عقاب و کیفر گروه اخیر «اصحاب المشئمه» کرده و میفرماید: بر بالای آنان آتشی قرار دارد فروبسته، که از آن راه گریزی نیست.
کلمه «مؤصودة» از «ایصاد» گرفته شده و در معنای بستن درب و محکم نمودن آن است. آدمی زمانی که در اتاقی با هوای کمی گرم قرار میگیرد، تمایل دارد درب ها را باز کرده تا نسیمی به داخل بوزد و هوا تعدیل شود. حال اگر که آدمی در کوره سوزان آتش جهنم قرار گیرد که تمامی درب های آن بسته و محکم شدهاند، چه حالی پیدا میکند؟
پروردگارا! چنین عقابی را از ما به لطف و کَرَم خویش دور بگردان.
- تلاوت ترتیل «سوره بلد» با صدای استاد پرهیزگار