در این نوشتار به شرح حکمت سی و ششم نهج البلاغه که کلمات قصار دیگری از حضرت علی علیه السلام است، خواهیم پرداخت. در این حکمت امام (ع) آرزوی دور و دراز را عمل ناشایستی میداند چرا که سبب میشود آدمی تمام تلاش و جهد خویش را در راستای آن آرزو به عنوان هدف به کار گرفته و علاوه بر فراموشی آخرت، هر نوع وسیلهای را برای رسیدن به آن آرزو مباح داند.
حکمت سی و ششم نهج البلاغه
وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ، أَسَاءَ الْعَمَلَ.
و امام علی علیه السلام فرمودند: آنکس که آرزو را طولانی سازد، عمل و کار خود را زشت و ناپسند کند.
شرح حکمت سی و ششم نهج البلاغه
حضرت (ع) در این کلمات قصار و پُر پند و محتوا فرمودند که آن کس که آرزوی خویش را طولانی نماید عمل بدی انجام میدهد. شکی در این نیست که آمال و آرزوها برای حرکت و تلاش آدمی انگیزهی مهمی به شمار میروند، مثلا آن که میخواهد در زمینه علمی پیشرفت کند و آرزویش این است که به جایگاه علمی والایی دست پیدا کند، سعی و تلاش خود را در یادگیری علم بیشتر میکند یا آنکس که آرزو دارد مزارع پُر محصول داشته باشد، جهد و تلاش خود را در حوزه کشاورزی بیشتر خواهد کرد. در بحار الانوار حدیثی [1] از پیامبر اکرم (ص) با همین مضمون روایت شده که میفرماید: آرزو برای امت من رحمت است و اگر که آرزو (و امید) نبود، هیچ مادری فرزند خود را شیر نمیداد و هیچ باغبانی نهالی نمیکاشت.
اما آنگاه که آرزو از حد درست خود خارج گشت و آدمی به دنبال امور غیر ضروری یا دست نیافتنی رفت، طبیعی است که میبایست همه سعی خود را برای وصول به آن به کار گیرد و همه چیز را به جز آن آرزو به فراموشی سپرده و تمامی اوقات شبانه روز را برای نائل شدن به آن آرزو صرف کند. آدمی این چنین از سویی آخرت خویش را فراموش کرده و از جهتی دیگر برای رسیدن به آرزو که آن را هدف خود قرار داده است هر نوع وسیلهای را مباح میداند. همچنین این موضوع باعث میشود آن شخص در برابر هر فردی سر خم نموده و خضوعی ذلیلانه نماید و در نهایت به سوء عمل و کار گرفتار آید که امیر مومنان حضرت علی علیه السلام در این حکمت به خوبی به آن اشاره فرموده است. در حالی که اگر انسان دامنه آرزوی خویش را کوتاه مینمود و به آنچه که مورد نیاز او بود قانع میگشت زمان و وقت کافی برای وظایف الهی که بر عهدهاش بود، پیدا میکرد و توشهای برای سفر آخرت خویش جمع مینمود. همچنین سبب میشد تا عزت نفس او حفظ شده و به گناه یا حرامی دچار نگردد.
در جلد دو کتاب کافی، حدیثی قدسی [2] روایت شده که در آن خداوند متعال طولانی شدن آرزو را موجب قساوت قلب و در نهایت دور شدن از خدا دانسته است. در آن حدیث قدسی که خطاب به موسی علیه السلام است، اینگونه آمده: ای موسی! آرزوهای خویش را در دنیا طولانی مگردان که موجب قساوت قلب تو میشوند و آن که قسی القلب باشد از من دور خواهد بود.
واضح است که سنگدلی یا همان قساوت قلب تماما ناشی از فراموش نمودن و از یاد بردن خداوند، مرگ و معاد است و آنان که به آرزوهای طولانی دچار هستند علاوه بر اینکه حق تعالی را فراموش کرده، مرگ و معاد را نیز از یاد میبرند.
بیان شده که اولیاء الهی آنچنان آرزوهایشان در این جهان کوتاه بود که هر آن برای سفر آخرت خویش مهیا بودند و هر لحظه گمان مینمودند که امر و فرمان کوچ از این دنیا از سوی خداوند متعال صادر میگردد.
در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است: و سوگند به کسی که جان محمد به دست اوست، هیچ گاه پلک چشمهایم به هم نخورد جز اینکه احتمال میدادم که قبل از آنکه پلکها به هم برسند (روی هم بیایند)، قبض روح گردم [3].
در آیههای 118 تا 120 سوره نساء، خداوند آرزوی دراز را یکی از دامهای شیطان معرفی کرده است. حق تعالی در این آیهها میفرماید: … و من از بنده های تو قسمتی مشخص را زیر بار طاعت خود خواهم کشید و آنان را گمراه نمایم و به آرزوها سرگرم خواهم ساخت و …
علاوه برآنچه که بیان شد و در تتمه این مطلب به حدیثی از پیامبر (ص) اشاره میشود، حضرت میفرماید: خطرناکترین چیزی که از آن بر شما ترس داریم اطاعت و پیروی از هوای نفس و آرزوهای طولانی است چرا که اطاعت از هوای نفس آدمی را از حق بازداشته و آرزوهای طولانی سبب فراموشی آخرت میگردد [4].
منابع:
[1] بحار الانوار، ج74، ص175
[2] کافی، ج2، ص329
[3] بحار الانوار، ج7، ص166، ح27
[4] کافی، ج2، ص335، ح3
آیه 118 سوره نساء
- تلاوت ترتیل آیه 118 سوره نساء – سعود شریم
لَعَنَهُ اللَّهُ ۘ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَفْرُوضًا
خدا او را از رحمت خویش دور ساخته؛ و او گفته است: «از بندگان تو، سهم معیّنی خواهم گرفت!