در این نوشتار به شرح حکمت سی و سوم نهج البلاغه امیر مومنان حضرت علی (ع) پرداخته میشود. حکمتی که در آن حضرت به میانه روی و اعتدال در بخشش های مالی اشاره کرده است و به زیبایی هر چه تمامتر و تنها در یک جمله اسراف و سخت گیری (بخل و خساست) در این باره را مورد نکوهش قرار داده است.

حکمت سی و سوم نهج البلاغه
وَ قَالَ (علیه السلام): كُنْ سَمْحاً وَ لَا تَكُنْ مُبَذِّراً، وَ كُنْ مُقَدِّراً وَ لَا تَكُنْ مُقَتِّراً.
و امام علی (ع) فرمودند: بخشنده باش اما اسرافکار نباش و میانه رو (مقتصد) باش و سخت گیر (ممسک) نباش.
شرح حکمت سی و سوم نهج البلاغه
حضرت علی علیه السلام در این حکمت و جمله قصار و پُر معنا به میانه روی در بخششهای مالی اشاره نموده و به آن توصیه کرده است. ایشان میفرمایند: سخاوتمند باش و در این مسیر اسراف نکن و در حیات خویش مقتصد باش و سخت گیر نباش.
همانطور که آگاه هستید عده کثیری از علمای اخلاق، جملگی فضیلت های اخلاقی را حد میانه یا وسط میدانند که نه تفریط باشد و نه افراط. البته این موضوع اگر چه عمومیت نداشته و ندارد اما درباره بسیاری از خصائل و صفات نظیر سخاوت که میان دو خصلت ناپسند اسراف و بخل قرار دارد، صدق میکند.
واژه «مُبذر» از ماده تبذیر و از ریشه «بذر» که به معنی دانه پاشیدن است، میباشد اما به سبب این که این کلمه درباره اموال و دارایی مورد استفاده قرار میگیرد به عمل افرادی اطلاق میشود که مال و دارایی خویش را به شکل غلط مصرف میکنند (ریخت و پاش میکنند). ناگفته نماند که تبذیر، اسراف نیست و با آن متفاوت است چرا که اسراف به معنای مصرف و استفاده بی رویه است اما به اتلاف بی رویه و بی حد و اندازه تبذیر گفته میشود. البته این تفاوت معنایی زمانی مشخص است که این دو کلمه در مقابل یکدیگر قرار بگیرند، زیرا هر زمان که به صورت جداگانه به کار روند، احتمال میرود که مفهوم عامی داشته باشند.
واژه «مُقتر» از ماده تقتیر است و به معنای تنگ گرفتن میباشد. و آن زمان که درباره مال و دارایی به کار گرفته میشود به بخل و خساست اشاره دارد.
و اما واژه «مقدر» از ماده تقدیر میباشد و به معنی درست و صحیح مدیریت کردن اموال است و به حد میانه در بین تبذیر و تقتیر اشاره دارد.
خداوند متعال در آیههای 26 و 27 سوره اسراء درباره افرادی که تبذیر میکنند، فرموده است: و حق خویشان، مسکین و در راه مانده را ادا نما و تبذیر نکن، همانا تبذیر کنندگان برادران شیطان هستند.
در جای دیگری از قرآن کریم خداوند صفاتی چون اسراف نکردن و بخل نورزیدن را جزو خصائل عباد الرحمان برشمرده است. در آیه 67 سوره فرقان حق تعالی فرمود: و کسانی که هر زمان انفاق نمایند نه اسراف کنند و نه سخت گیری (بخل ورزند)، بلکه در بین این دو حد میانه و اعتدالی دارند.
و اما حد میانه یا اعتدال چقدر است؟ امام جعفر صادق علیه السلام با بیان مثالی به خوبی حد میانه و اعتدال را بیان فرموده است. نقل شده که حضرت مشتی سنگریزه از زمین برداشت و محکم به دست گرفت، سپس فرمود: این همان اقتار (خساست) است که خداوند متعال در قرآن کریم آن را بیان کرده است. سپس مشت دیگری از سنگریزه را به دست گرفت و آنگونه دست خویش را گشود که تمامی آن روی زمین ریخت، سپس فرمود: این اسراف است، سپس مشت دیگری (سنگریزه) برداشت و دست خویش را به گونهای گشود که مقداری در کف دست باقی ماند و مقداری نیز از بین انگشتان فرو ریخت و بیان نمود: این اعتدال (قوام) است [1].
علاوه بر آنچه که بیان شد و در ادامه، به شأن نزول آیه 29 سوره اسرا که در ارتباط با موضوع بحث است، پرداخته میشود. در آیه 29 سوره اسراء خداوند خطاب به پیامبر اکرم (ص) فرمود: دست خویش را بر گردن خود زنجیر مکن (یعنی بخشش و انفاق را ترک نکن) و بیش از اندازه دست خویش را مگشا که خانه نشین شوی و مورد نکوهش قرار گیری و از کار خویش فرو بمانی.
در شأن نزول این آیه این گونه آمده است که نیازمندی از پیامبر اکرم (ص) پیراهنی را تقاضا کرد. حضرت (ص) پیراهن خود را به او بخشید و همین عمل موجب شد که در آن روز ایشان نتوانند برای ادای نماز به مسجد بروند. این موضوع سبب شد که منافقین زبان باز کرده و بگویند پیامبر خواب مانده و یا به سرگرمی مشغول شده که نماز خود را فراموش کرده است (البته آن ها زمانی که از جریان مطلع شدند، شرمنده گشتند). پس آیه 29 اسراء نازل گردید و خداوند، آنگونه که پیش تر بیان شد در انفاق و احسان به پیامبر (ص) امر کرد.

ممکن است در این میان پرسشی پیش آید به این عنوان که تاکید کردن بر اعتدال در انفاق چطور میتواند با ایثار که مقدم داشتن دیگران بر خود است سازگاری داشته باشد. به عنوان مثال در شأن نزول آیه هشتم سوره انسان به داستان انفاق به مسکین و یتیم و اسیر اشاره شده است و یا در حالات بسیاری از ائمه هدی این ایثار نمایان است.
در پاسخ به این سوال باید گفت که اعتدال و میانه روی حکمی عام است اما ایثار حکمی خاص که به موارد مشخصی مرتبط است. به عبارتی دیگر در مسئله انفاق اصل بر اعتدال است و ایثار استثناء میباشد، همچنین امر به ایثار به مواردی مرتبط است که انفاق و بخشش بسیار نابسامانی زیادی در حیات آدمی ایجاد نکند.
منبع:
[1] کافی، ج4، ص54، ح1
- تلاوت ترتیل آیه 29 سوره اسراء – شهریار پرهیزگار
وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا
هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن، (و ترک انفاق و بخشش منما) و بیش از حدّ (نیز) دست خود را مگشای، تا مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرومانی!