امام هادی علیه السلام دهمین امام شیعیان و فرزند برومند امام جواد (ع) و نوه بزرگوار حضرت رضا (ع) میباشد. نام مادر ایشان سمانه مغربیه و به قولی سوسن است. ایشان در نیمه ماه ذی الحجه سال 212 هجری قمری و در منطقهای حوالی شهر مدینه چشم به جهان گشود و زمین را با قدوم مبارک خویش نورانی نمود. نام او علیست و به هادی و علی النقی شهرت دارد. کنیه ایشان نیز ابو الحسن گفته شده است. امام هادی در هشت سالگی به امامت رسیدند و 34 سال به این امر پرداختند (ایشان در سال 254 هجری قمری و در حالی که تنها 42 سال داشت، به شهادت رسید) و به وسیله وکیلان خود با شیعیان در ارتباط بودند. از حضرت هادی علیه السلام زیارت نامه هایی همچون زیارت جامعه کبیره و احادیث فراوانی در مباحث و موضوعات مختلف از جمله تفسیر، فقه، تنزیه، جبر، اختیار و اخلاق روایت شده و در کتب معتبر حدیثی به نگارش در آمدهاند. به همین منظور و برای بهرهمند شدن از علم و دانش این امام همام به گردآوری و نگارش برخی از احادیث امام هادی در این مقاله پرداختیم.
احادیث امام هادی (ع)
- لَمْ یزَلِ اللهَ وَحْدَهُ لاشیء معه ثُمَّ خَلَقَ الاشیاء بدیعاً و اختار لِنَفْسِهِ اَحْسَنَ الاَسماءِ؛ [1]
حق تعالی از ازل تنها بود و چیزی به همراه او نبود. سپس اشیاء را به صورت بدیع خلق نمود و برای خویش بهترین نام ها را برگزید.
- اِنَّ للهِ بقاعاً یحِبُّ اَن یدْعی فیها فَیستَجیبَ لِمَن دَعاهُ و الحَیرُ منها [2]
همانا برای خداوند متعال بقعهها و مکانهایی بر روی زمین است که دوست دارد در آنها خوانده شود. پس استجابت میکند دعا و درخواست کسی که او را خوانده و دعا نموده است و حائر حسینی یکی از آنها است.
- اَلْغَضَبُ علی مَنْ تَمْلِکُ لَوْمٌ [3]
غضب و خشم بر آنکس که اختیار او به دست تو میباشد، مایه ملامت و سرزنش است.
- اِظْهارُ الشی قبل اَنْ یسْتَحْکِمَ مُفْسِدَهٌ له [4].
علنی نمودن چیزی پیش از آنکه مستحکم و قطعی شود (سامان یابد)، تباهی برای آن است (موجب تباهی و به سامان نرسیدن آن میشود).
- اَلْعِتابُ مِفْتاحُ الثِّقالِ وَ العِتابُ خَیرٌ مِنَ الحِقدِ [5]
سرزنش و عتاب نمودن کلید آزار میباشد و سرزنش بهتر از کینه میباشد.
- مَن أطاعَ اللّهَ يُطاعُ [6]
هر آنکس که از خداوند متعال امر بَرد، از او فرمان میبرند.
- اَلْمُصِیبَهُ للِصّابِرِ واحِدَهٌ وَ لِلْجازِعِ اِثْنَتانِ [7].
مصیبت برای فرد بردبار و صبور یکی است و برای شخص بی طاقت، دو تا میباشد. [8]
- اَلْهَزْلُ فُکاهَهُ السُّفَهاءِ وَصَناعَهُ الْجُهّالِ [9]
هزل گفتن، شوخی و مزاح سفیهان (کم خردان) و عمل جاهلان است.
- اِنَّ الظالِمَ الحالِمَ یکادُ اَنْ یعضی علیه بِحِلْمِهِ، و انَّ المُحِقَّ السَّفیه یکادُ ان یطْفِیءَ نُورَ حَقِّهِ بِسَفهِهِ [10]
دور نیست که ظلم و ستم شخص ستمگرِ بردبار و صبور به جهت صبوریاش بخشیده شود و دارای حق سفیه و نا به خِرد، نزدیک است که به جهت نا به خِردی، نور حقانیت خویش را خاموش نماید.
- مَنْ اتَّقی الله یتَّقی، وَ مَنْ اطاعَ لله یطاع، و من اطاعَ الخالق لم یبال سَخَطَ المَخْلُوقین، و مَنْ اَسْخَطَ الخالق فَلییقَنَ ان یحِلَّ به سَخَطَ المَخلوقین [11].
هر که از خداوند بترسد و تقوا پیشه کند، مردم از او بترسند، هر آنکس که خداوند را فرمان برد از او اطاعت شود، و هر کس مطیع و فرمانبردار خالق گردد، باکی از خشم و غضب مخلوق ندارد و هر آنکس که آفریدگار را به خشم آورد پس به یقین دچار خشم مخلوق میشود.
- اِنَّ اللهَ لا یوصَفُ اِلاَّ بِما وَصَفَ به نَفْسَهُ وَ اَنّی یوصَفُ الذَّی تَعجِزُ الحَواسُّ اَنْ تُدْرِکَهُ وَ الاَوْهامُ اَنْ تَنالُهُ وَ الخَطَراتِ اَنْ تَحُدَّهُ وَ الاَبْصارُ عَنِ الاحاطَهِ بِه نَای فی قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِی نَایهِ، کَیفَ الکَیفَ بِغَیر اَنْ یقال: کَیفَ، وَ اینَ اْلاینَ بِلا أن یقالَ: اینَ هُو، مُنْقَطِعُ الکَیفِیهِ وَ الاینیهِ الواحِدُ الاَحَدُ، جَلَّ جَلالُهُ و تَقَدَّسَتْ اسْماؤُهُ [12].
همانا خداوند متعال وصف نمیشود جز به آنچه خود به آن خویش را وصف کرده است. کجا وصف گردد آن که حواس از درک او ناتوان هستند و اوهام و تصورات به کُنه او پی نبرند و در دیدهها نگنجد. او با تمامی نزدیکی، دور میباشد و با تمام دوریاش قریب و نزدیک. کیفیت و چگونگی را پدید آورده، بدون آنکه بدون آنکه خویش کیفیت و چگونگی داشته باشد. مکان را خلق نموده بدون آن که خویش مکانی داشته باشد. او از چگونگی و مکان بر کنار میباشد. یکتای یکتا است، شکوه و جلال او غظیم و اسامی او پاک و پاکیزه است.
- خَیرٌ مِنْ الخیر فاعِلُهُ، و اَجْمَلُ من الجمیل قائِلُهُ، و اَرْجَحُ من العلم حامِلُهُ، وَ شَرٌّ مِنَ الشَرِّ جالِبُه، وَ اَهُوَلَ مِنَ الهَوْلِ راکِبُهُ [13]
بهتر از عمل خیر و نیک انجام دهنده آن است و زیباتر از کلام نیکو، گوینده آن میباشد و برتر از علم، حامل آن (دانشمند) است و بدتر از شر و بدی، آورنده آن میباشد و مخوف تر از وحشت، ترسو است.
- اَلعُقُوقُ یعَقِّبُ القِلَّهَ اِلَی الذِّلَّه [14].
عاق و نارضایتی والدین، کمی رزق و روزی را به دنبال دارد و انسان را به ذلت می کشاند.
- اَلَنَّاسُ فی الدنیا بالاموالِ و فیالاخره بالاعمال [15].
مردم در دنیا با مال و ثروت خود ارزیابی میشوند و در آخرت با کردارشان.
- اَلمِراءُ یفْسِدُ الصَّداقَهَ القَدِیمَهَ وَ یحِلِّلُ العُقْدَهَ الوَثیقَهَ وَ اَقَلُّ ما فیه اَنْ تَکُونَ فیها الْمُغالَبَهُ وَ الْمُغالَبَهُ اُسُّ اَسْبابِ القَطِیعَهِ [16]
بحث و جدل، صداقت و دوستی دیرینه را تباه مینماید و پیوند اعتماد را باز میکند و کمترین چیزی که در آن میباشد، غلبه بر دیگری میباشد که غلبه بر دیگزی نیز موجب قطع ارتباط و جدایی میشود.
منابع:
[1] بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۸۳
[2] بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۱۱۳
[3] همان، ج ۷۵، ص ۳۷۰
[4] تحف العقول، ص ۴۵۷
[5] بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۳۶۹
[6] تحف العقول ، ص 482
[7] مستدرک، ج ۲، ص ۴۴۵
[8] این حدیث به امام موسی کاظم علیه السلام نیز منصوب میباشد (بحار الانوار:4/369/78)
[9] بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۳۶۹
[10] تحف العقول، ص ۲۹۸
[11] بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۱۸۲
[12] بحارالانوار، ج ۴، ص ۳۰۳
[13] همان، ج ۷۵، ص ۳۷۰
[14] همان، ص ۳۱۸
[15] همان، ص ۳۶۸
[16] همان، ص ۳۶۹