حکمت سی و یک نهج البلاغه – بخش چهارم

حکمت سی و یکم نهج البلاغه

در این نوشتار و در ادامه مطالب پیشین که در آن‌ها به شرح قسمت‌هایی از حکمت سی و یک نهج البلاغه که در آن امام علی علیه السلام درباره ارکان ایمان، کفر و شک سخن گفته و هر یک را تشریح نموده‌اند به تشریح و تفسیر قسمتی دیگر خواهیم پرداخت [1].

بخشی دیگر از حکمت سی و یک نهج البلاغه

وَ الْكُفْرُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى التَّعَمُّقِ وَ التَّنَازُعِ وَ الزَّيْغِ وَ الشِّقَاقِ؛ فَمَنْ تَعَمَّقَ لَمْ يُنِبْ إِلَى الْحَقِّ …

… کفر چهار شاخه دارد: کنجکاوی نا به جا (تعمق)، جدال و کشمکش با مردم، منحرف گشتن از حق و عداوت و دشمنی. آن‌که بی جا کنجکاوی نماید به سمت حق باز نمی‌گردد …

نهج البلاغه
نهج البلاغه

شرح پایه‌های کفر حکمت سی و یک نهج البلاغه

در این قسمت از حکمت امام (ع) درباره ارکان کفر سخن گفته و می‌فرمایند: کفر بر چهار شاخه است، تعمق یا همان کنجکاوی نا به جا، ستیزه‌جویی و کشمکش، انحراف از حق (درستی)، عداوت و دشمنی با حق.

در حقیقت حضرت موانعی که سبب نشناختن حق و انحراف از آن می‌شوند و به مانند حجابی در مقابل فکر و اندیشه انسان قرار می‌گیرند تا از دیدن حقایق او را محروم سازند سخن به میان آورد چرا که هر یک از ارکانی که بیان شدند برای آن‌که آدمی را از معرفت حضرت حق بازدارد کفایت می‌کند، حال اگر که هر چهار رکن و عامل با هم جمع گردند بی شک موجب به بیراهه کشیده شدن انسان می‌شود.

سپس حضرت علی (ع) هر یک از این عوامل را در عبارتی کوتاه شرح می‌دهد. ایشان در ادامه می‌فرمایند: آن‌که بی جا کنجکاوی کند به سوی حق باز نمی‌گردد

مقصود از تعمق، کنجکاوی بیش از اندازه است به ویژه در کارهایی که وصول به حقیقت و ذات آن سخت و یا نا ممکن است.

در روایات این چنین آمده که درباره ذات الهی اندیشه نکنید و در صفات او و آفرینشش فکر نمایید چرا که ذات حق از هر سو نامتناهی است و اندیشه هیچ یک از آدمیان به نهایت آن نخواهد رسید.

از امام محمد باقر (ع) نقل شده که فرمودند: درباره خلقت خداوند سخن بگویید و اندیشه کنید و درباره ذات او صحبت نکنید زیرا گفت و گو و سخن در این باره به جز حیرت بر آدمی چیزی اضافه نمی‌کند [2]. چه بسیار انسان‌هایی که به سبب همین اندیشه و تفکری که منع شده به بیراهه رفتند یا وجود مقدس خداوند را انکار کردند و یا وحدت وجود را قائل شدند.

البته در مواردی این چنین که در روایات و احادیث دیگری نیز به آن پرداخته شده است به میزانی که به وسیله وحی یا در کلام ائمه معصوم (ع) وارد شده، آدمی قادر است ورود نماید، اما بیش از آن نمی‌بایست خویش را گرفتار کند. در روایتی [3] که از امام سجاد (ع) در کتاب کافی نقل شده است، آمده: همانا خداوند عز و جل می‌دانست که در آخر الزمان، اقوامی خواهند آمد که در مسائل و موضوعات (مرتبط با ذات الهی) دقت و تعمق می‌نمایند پس به همین سبب سوره مبارکه توحید و آیه‌های ابتدایی سوره حدید (تا آیه ششم) را نازل کرد، پس هر آن‌کس که ماورای آن را طلب نماید، هلاک می‌گردد. این حدیث مبین این موضوع است که آیه‌های بیان شده، حداکثر معرفت ممکن را به افرادی که تشنه حق و حقیت هستند خواهد داد.

علاوه بر موارد ذکر شده لازم است گفته شود که پرسش بیش از اندازه در تکالیف شرعی که بر اساس اوامر الهی و توسط پیامبر اکرم (ص) و در ادامه امامان معصوم (ع) ابلاغ گردیده‌اند نیز نهی شده است.

حکمت سی و یکم نهج البلاغه
حکمت سی و یکم نهج البلاغه

در این باره و در آیه 101 سوره مائده خداوند می‌فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از چیزهایی (احکام و معارفی که دین اسلام از بیان آن‌ها خودداری فرموده است) سوال نکنید که اگر برایتان هویدا گردند، غمگینتان می‌کنند.

داستان گاو بنی اسرائیل را می‌توان مثال بارزی برای این امر دانست، چرا که آن‌ها بر اثر تعمق در بیان تکلیف و فراوانی سوال خویش را به زحمت و سختی انداختند.

منابع:

[1] شرح نگاشته شده بر اساس شرح نهج البلاغه آیت الله مکارم شیرازی است.

[2] کافى، ج 1، ص 92، ح 1

[3] همان، ص 91، ح 3

  • تلاوت ترتیل آیه 101 سوره مائده – شهریار پرهیزگار

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَإِنْ تَسْأَلُوا عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْهَا ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما آشکار گردد، شما را ناراحت می‌کند! و اگر به هنگام نزول قرآن، از آنها سؤال کنید، برای شما آشکار می‌شود؛ خداوند آنها را بخشیده (و نادیده گرفته) است. و خداوند، آمرزنده و بردبار است.

دانلود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *