ما از تبار قریش هستیم هوا خواه ما عرب و عدو ما فارس است. این روایت که به امام حسین (ع) نسبت داده شده و گفته شده که در کتاب «سفینه البحار و مدینه الاحکام و آلاثار» شیخ عباس قمی که در حقیقت تخلیصی از کتاب بحار الانوار میباشد ذکر گردیده به دست آویزی برای دشمنان اسلام و به ویژه شیعیان که در صدد تحریک حس نژادپرستی و ایجاد نفرت از اسلام و شیعیان در میان ایرانیان هستند، تبدیل شده است. آیا این روایت صحیح است؟ مگر نه اینکه اسلام برترین انسانها را با تقواترین آنها معرفی کرده است و رسول خدا (ص) و در ادامه ائمه اطهار علیهم السلام به مبارزه با نژاد پرستی پرداختهاند، پس چرا امام حسین (ع) در این روایت اینگونه سخن گفته است و عرب را شیعه و هوا خواه و عجم را دشمن دانسته است؟! با ما همراه باشید تا به پاسخ درست و جامعی در ارتباط با این شبهه ایجاد شده برسید.
بررسی سندی روایت «ما از تبار قریش هستیم، هوا خواه ما عرب و عدو ما فارس است»
زمانی که روایتی اینچنین مشاهده میشود که معنای در نظر گرفته برای آن از لحاظ عقلی با آموزه های دینی اسلام و سخن رسول خدا (ص) و امامان (ع) همخوانی ندارد بهتر است ابتدا از لحاظ سندی و پس از آن از نظر معنایی و محتوایی بررسی گردد تا معنا و مفهوم صحیح آن برداشت شود.
متن اصلی روایت «ما از تبار قریش هستیم، هوا خواه ما عرب و عدو ما فارس است» این چنین است: عَنْ ضُرَیسِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِک قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یقُولُ نَحْنُ قُرَیشٌ وَ شِیعَتُنَا الْعَرَبُ وَ عَدُوُّنَا الْعَجَمُ.
این روایت در کتاب بحارالانوار، جلد 64 و در صفحه 176 ذکر شده و شیخ عباس قمی نیز آن را در کتاب خود نیاورده است. همچنین منظور از اباعبدالله در این روایت، امام جعفر صادق (ع) است نه امام حسین (ع) و این نکته نیز بی دقتی افرادی که تنها به دنبال ایجاد شبهه و انحراف در کلام معصومین (ع) هستند را نشان میدهد.
اگر چه کتابی که در آن، این حدیث بیان شده، کتاب معتبری است اما در این کتاب نیز روایتهای غیر صحیح یا با سند ضعیف مشاهده میشود. این روایت نیز گفته شده از لحاظ سند دارای اشکال بوده چرا که در سند نام افرادی دیده میشود که متخصصین علم رجال آنها را در حدیث ضعیف دانستهاند. البته که در متن اصلی کتاب نیز علامه مجلسی پس از بررسی حدیث از لحاظ سندیت به تفسیر آن در همان بخش از کتاب پرداخته است.
پس میتوان گفت این روایت، حدیث قوی نیست که بتوان با اطمینان آن را به امامان نسبت داد و احتمال میرود که در همان برهه، افرادی که در از سوی حاکمان زمان مامور به جعل حدیث برای بدنامی ائمه بزرگوار بودند، آن را جعل و منتشر کردهاند.
بررسی محتوایی روایت
پس از آنکه روایت از لحاظ سندیت مورد بررسی قرار گرفت بهتر است از لحاظ معنایی و محتوایی و انطباق با آیههای قرآن نیز بررسی گردد.
-
روایت و آیه های قرآن و احادیث
ظاهر روایت کاملا با آیه های قرآنی و کلام حضرت محمد (ص) در تضاد است چرا که خداوند در آیات بسیاری همچون آیه 13 سوره حجرات، بزرگوارترین افراد را باتقواترین آنها معرفی کرده است و پیامبر اکرم (ص) نیز در حدیثی فرمودهاند: ای مردم آگاه باشید که پروردگار شما یکی است و پدر شما یکی است. پس بدانید که نه عربی را بر عجم و نه عجمی را بر عرب و نه سیاهی را بر سرخ و نه سرخی را بر سیاه (نژادپرستی) فضل و برتری است جز به تقوا و پرهیزگاری. آیا این حقیقت را گفته و ابلاغ نمودم؟ گفتند: بلی. پیامبر (ص) فرمود: حاضران به غایبان برسانند [1].
همچنین پیامبر (ص) و امامان (ع) همواره بیان نمودهاند که اگر حدیث و کلامی از آنها در تضاد با صریح آیات و سنتی قطعی خداوند باشد مردم آن را نپذیرند. پس چطور میشود که امام صادق (ع) که بر سیرهی نبوی است و کلام او تماما برگرفته از قرآن کریم و کلام حضرت رسول (ص) و پدران بزرگوارش میباشد، سخنی بر خلاف سخن آنها که نژاد پرستی و قوم گرایی در آن دیده میشود را بیان نموده است!!
-
بررسی معنایی و لغوی روایت
آنچه که در بخش قبلی بیان شد در صورتی است که مقصود همان لفظ ظاهری واژههای عرب و عجم است. اما همانطور که میدانید در زبان عربی برخی لغات در بعضی عبارات معنا و مفهوم خاص دیگری میگیرند و یا دارای چندین معنای مختلف هستند. واژههای عرب و عجم نیز اینگونه هستند و همیشه به نژاد اشاره ندارند و گاه مقصود اوصاف خاصی است که احتمال میرود در قبیله یا نژادی باشند، مثلا عرب را برای آنکه اصیل است به کار میبرند و عجم را برای آنکس که اساس و پایه ندارد. در این صورت اگر که روایت «ما از تبار قریش هستیم …» از لحاظ سند بدون ایراد بوده باشد، معنا و محتوای آن نیز صحیح خواهد بود. در حقیقت لازم است در فهم معنای لغات به کار رفته در عبارات، به شرایط زمانی که آن عبارت ذکر گردیده توجه کرد چرا که با گذشت زمان و در طی اعصار مختلف معنای واژهها دستخوش تغییر میگردند.
در واقع دو واژه عرب و عجم (غیر عرب زبان) به جز معنای اصلی خویش به صورتهای دیگر و در معناهای مختلفی استفاده میشوند، به طور مثال واژه اعجم به آنکس که واضح سخن نمیگوید نیز اطلاق میگردد یا اعرب نیز در معنای بدون واهمه و با صراحت سخن گفتن نیز آمده است.
البته برای متوجه شدن معنای این واژهها لازم است دیگر احادیث روایت شده از ائمه اطهار (ع) را که این واژهها در آنها به کار رفتهاند مورد بررسی قرار بگیرند تا به معنایی که بزرگان دین از این الفاظ و الفاظی مشابه مد نظرشان بوده است، دست پیدا کرد. با بررسی دیگر احادیث نظیر «هر آنکس که مسلمان زاییده شود عرب است …»، «ما عرب هستیم و شیعیان ما نیز از ما هستند …» می توان متوجه شد که منظور و مقصود معنای اصلی و ظاهری عرب و عجم نیست.
درباره واژه قریش نیز میتوان بیان کرد که به سبب با اصالت بودن این قوم در نزد عرب، امام از آن در معنا و وصف با اصالتتر استفاده کرده است و مقصود قبیله قریض نیست.
در آخر باید گفت که اسلام دینی است که هیچ قومی را بر قومی دیگر برتر ندانسته است و نص صریح قرآن و کلام ائمه شاهد آن است و در برخی از احادیث نیز میتوان مشاهده کرد که بزرگان دین به تمجید بسیار از برخی قبایل غیر عرب به سبب ایمانی که داشتهاند و عمل درستشان پرداختهاند.
پس این کلام شبههای برای ایجاد تفرقه و نفرت از اسلام و نباید به آن توجه کرد.
منبع:
[1] الجامع لاحکام القرآن؛ ج 16، ص 342
- تلاوت ترتیل آیه 13 سوره حجرات – سعد الغامدی
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ
ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!