در یکی از شبهاتی که درباره پیامبر اکرم (ص) ایجاد شده است، بیان گردیده که حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم معصوم نیستند و مبین و اثبات کننده این موضوع نیز برخی از آیات قرآن کریم هستند، چون که به عنوان نمونه در برخی از آیهها خداوند حضرت را به استغفار کردن و توبه نمودن سفارش کرده است و سفارش و دعوت به توبه تنها زمانی اتفاق میافتد که فرد خطا و گناهی انجام داده باشد و شخصی که به او معصوم گفته میشود میبایست مبرا و پاک از خطا و گناه باشد. پس این دو با هم مطابقت ندارند و نشان دهندهی این موضوع هستند که رسول الله (ص) معصوم نمیباشد. در مطلب قبلی با عنوان «وجود آیههایی در قرآن مبنی بر معصوم نبودن رسول خدا (ص)!!- بخش اول»، پاسخی جامع اما مختصر به این شبهه داده شد و بیان شد که در مطلب بعدی (این نوشتار) هر یک از آیهها به طور جداگانه مورد بررسی قرار خواهند گرفت تا تمامی ابعاد مورد بررسی قرار گرفته و جای شک و شبههای باقی نماند.
بررسی برخی از آیات قرآنی که گفته شده موید معصوم نبودن پیامبرند
آیه 120 سوره بقره
در این آیه خداوند متعال میفرماید: (ای پیامبر) یهود و نصارا هیچگاه از تو راضی نمیگردند جز اینکه از آئین (تحریف گشته) آنها تبعیت نمایی. بگو همانا هدایت، تنها هدایت خداوند است! و اگر که از هوا و هوسهای (میل و خواستههایشان) آنان پس از آنکه دانش و علمی (مقصود قرآن کریم و وحی است) برای تو آمده پیروی کنی، از سمت و سوی خداوند متعال برایت هیچ یاور و سرپرستی نخواهد بود.
علاوه بر تمام دلایلی که بر عدم شمول این دسته از آیههای قرآن نسبت به حضرت محمد (ص) در مطلب قبلی بیان شدند نظیر قضیه شرطیه که تنها بر درستی ملازمه دلالت دارد نه بر محقق شدن مقدم یا تالی، ذکر این نکته الزامی است که پیامبر مهربانیها (ص) همانگونه که دیگر افراد مسلمان به انجام و پیروی از احکام الهی مکلف بودند، مکلف به انجام این احکام و تبعیت نکردن از میل و خواستههای کفار و افرادی از اهل کتاب که بر آئین تحریف شده خود اصرار داشتند، بود.
همچنین در اسلام قانون عدم انجام تکلیف و ترک آن، عذاب و مجازات است و در برابر این قانون نیز تمامی مکلفان برابر بوده و هیچگونه استثنایی وجود ندارد. پس پیامبر اکرم (ص) نیز در این رابطه اگر که شرک بورزد، اعمال و کارهای او نابود میگردند.
آیه 145 سوره بقره
در این آیه نیز خداوند سوگند خورده است که (ای پیامبر) اگر برای (این گروه) از اهل کتاب هر نوع نشانه و یا دلیلی بیاوری از قبله تو پیروی نخواهند کرد و تو نیز هیچگاه از قبله آنان تبعیت نخواهی نکرد … و اگر تو پس از این علم و آگاهی از هوسها و امیال آنها پیروی کنی، قطعا از ستمگران خواهی بود.
این آیه که به شکل خلاصه بخشی از معنای آن را ذکر نمودیم نیز با موضوع عصمت پیامبر (ص) تضادی ندارد چرا که این آیه به شکل قضیه شرطیه بیان شده است، همچنین اگر که رسول خدا (ص) به خواستههای آنان اهمیت داده و با آنها سازش میکرد، هیچکدام از رخدادهای ناگوار و رنج آور تبعید، جنگ، محاصره اقتصادی و … اتفاق نمیافتادند.
آیه 147 سوره بقره
در این آیه 147 سوره بقره نیز خداوند متعال بیان داشته که حق همانی است که از سوی خداوند به تو رسیده و تو هیچگاه از تردیدکنندگان در آن نباش و شبههای به دل خود راه نده.
این آیه نیز منافات و تضادی با عصمت رسول خدا (ص) ندارد چرا که حق تعالی حرکت ایشان بر مسیر مستقیم را علاوه بر تائید، تثبیت کرده است. آیه های 17 سوره هود و 43 سوره مبارکه زخرف مبین این موضوع میباشند. آنجا که خدا در سوره هود میفرماید: …علی بینة من ربه … و در آیه 43 سوره زخرف بیان میکند: … انک علی صراط مستقیم.
در حقیقت خداوند بیان نموده که حضرت در مسائل و موضوعات علمی و عملی از بینه برخوردار بوده و بر مسیر و صراط مستقیم است. پس همانگونه که پیشتر گفته شد، گر چه به نظر و بر اساس ظاهر، آیه 147 بقره خطاب به پیامبر (ص) است ولی در حقیقت ناظر بر دیگران بوده و مخاطب افرادیاند که شک و تردیدی در مبدایت قرآن و اتصال آن به حق تعالی، داشته و دارند.
آیه 128 سوره آل عمران
در آیه 128 سوره آل عمران خداوند بیان فرموده که هیچ گونه اختیاری برایت نیست (درباره گذشت و عفو کافران یا افراد مومنی که از جنگ فرار کردهاند)، جز اینکه (خداوند) بخواهد آنها را ببخشد، یا مجازات نماید، چرا که آنان ستمگر میباشند.
در این آیه هیچ گونه تضادی نسبت به عصمت حضرت مشاهده نمیشود. این آیه جمله معترضه بوده و معنی آن اینگونه میشود که خدا در ارتباط با افراد تبهکار تصمیم گیری میکند، پس یا آنان را خوار نموده و عذابشان میدهد یا توبهی آنان را قبول مینماید و در واقع تصمیم گیری انتهایی با خداوند است و تو ای پیامبر (ص) در این زمینه نقشی نداشته و تنها مامور ابلاغ پیغام و امر حق تعالی هستی.
- آیه 128 سوره آل عمران – مشاری الراشد العفاسی
لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ أَوْ يُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظَالِمُونَ
هیچگونه اختیاری (در باره عفو کافران، یا مؤمنان فراری از جنگ،) برای تو نیست؛ مگر اینکه (خدا) بخواهد آنها را ببخشد، یا مجازات کند؛ زیرا آنها ستمگرند.