سوره ضحی از دیگر سورههای کوتاه جزء سیام قرآن کریم است که در این مطلب قرار است به تفسیر آیههای آن بپردازیم. این سوره مکی بوده و به یک باره بر وجود نازنین پیامبر (ص) نازل شده است. سوره پُر فضیلت ضحی یازده آیه کوتاه دارد و در آن خداوند پس از دو سوگند، خطاب به رسول خویش میفرماید که ما هیچ وقت تو را رها نکردهایم و در ادامه بشارت و نوید الطافی دیگر را به ایشان میدهد. سپس نعماتی که به حضرت پیش از این عطا کرده را بر میشمارد و در آخر به سپاس موهبتهایی که عطا فرموده، به رسول خویش سفارش میکند تا به ایتام و افراد نیازمند توجه نموده و به رفع حوائج آنها بپردازد و برای مردم تعمتهای کردگار را بازگو کند.
سوره ضحی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَ الضُّحَى (1) وَ اللَّيْلِ إِذَا سَجَى (2) مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَ مَا قَلَى (3) وَ لَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولَى (4) وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى (5) أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَى (6) وَ وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَى (7) وَ وَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَى (8) فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ (9) وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ (10) وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ (11)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
قسم به ابتدای روز (آن زمان که آفتاب نمایان میشود) (1) و قسم به شب آنهنگام که آرام میگیرد (2) که پروردگارت تو را ترک ننموده و مورد غضب و کینه قرار نداده است (3) و بدون شک آخرت برایت بهتر از دنیا میباشد (4) و به زودی پروردگارت به تو بخششی عطا خواهد نمود تا راضی و خشنود گردی (5) آیا تو را یتیم نیافت، پس پناهت داد؟ (6) و تو را گمشده نیافت، پس رهنمون کرد؟ (7) و تو را فقیر (الی الله) نیافت، پس بی نیاز نمود؟ (8) حال که اینچنین است (به شکرانه این نعمات) یتیم را خوار مکن و میازار (9) و فقیر و تهی دست (سائل) را از خود مران (10) و نعمات پروردگارت را بازگو (11)
تفسیر سوره ضحی – بخش اول
در ابتدای سوره مبارکه ضحی با دو سوگند از جانب خداوند مشاهده میشوند، سوگندی به نور و قَسَمی به ظلمت. حق تعالی میفرماید: قسم به ابتدای روز (آن زمان که آفتاب نمایان میشود) (1) و قسم به شب آنهنگام که آرام میگیرد (2).
واژه «ضحی» به معنای ابتدای روز است آن زمان که آفتاب در آسمان بالا بیایید و نورش همه جا را فرا گیرد. در واقع این بخش از روز بهترین زمان میباشد و به تعبیر برخی این وقتِ روز به مانند فصل جوانی عمر آدمی است، در فصل تابستان این هنگام از روز هوا گرم نشده و در زمستان وقتی است که سرمای هوا شکسته شده و آدمی آمادهی هر نوع کار و فعالیت است.
کلمه «سجی» از «سجو» که بر وزن سرد است گرفته شده و در اصل به معنای آرامش و سکون میباشد. این واژه برای پوشاندن و تاریک شدن نیز استفاده میشود و به همین دلیل است هنگامی که شخصی که فوت شده را در کفن میپیچند به او مسجی گویند. اما در این آیه معنی اصلی آن منظور و مقصود است و به همین سبب است که به شبهای بدون باد لیله ساجیه گفته میشود و به دریای بدون طوفان و موج خروشان بحر ساج میگویند.
در هر صورت آنچه که از شب مهم است، آرامشی است که دارد و بالطبع آرام گشتن اعصاب و روح آدمی است تا برای تلاش و فعالیتهای روزهای آتی آماده و مهیا گردد و از این لحاظ موهبت بزرگ و عظیمی است که سزاوار است به آن قسم خورده شود.
میان دو سوگند ذکر شده و محتوای آیه ارتباط نزدیکی وجود دارد چرا که روز همانند نازل شدن نور وحی بر دل و جان پیامبر (ص) است و شب همچون انقطاع موقت نزول وحی بر قلب او میباشد که آن هم در برخی از مقاطع و ادوار لازم است.
پروردگار متعال در ادامه و به دنبال قَسمهای عظیمی که خورده است به جواب آنان پرداخته و میفرماید: که پروردگارت تو را ترک ننموده و مورد غضب و کینه قرار نداده است (3).
واژه «ودع» از تودیع گرفته شده و به معنای وداع نمودن و ترک کردن میباشد.
کلمه « قَلَى» از قلا که بر وزن صدا است گرفته شده و به معنای شدت دشمنی و بغض میباشد. البته این واژه از ماده «قلو» بر وزن سرو نیز به معنای پرتاب کردن آورده شده است.
راغب کاتب کتاب المفردات اعتقاد دارد که هر دوی آنها یک معنی را میدهند چرا که شخصی که مورد عداوت و بغض انسان میباشد گویی قلب او را پرتاب نموده و قبول نمیکند.
در هر صورت این تعبیر را خداوند متعال برای تسلی دادن به رسول مهربانیها حضرت محمد (ص) به کار برده است تا ایشان آگاهی یابند که اگر در نزول وحی انقطاعی پیش آمده و تاخیری ایجاد شده تماما از روی مصلحت و حکمتی است که خداوند میداند و هیچگاه به دلیل و سببی نیست که کافران و مشرکان آن را عَلَم کردهاند و خداوند همواره از او حمایت کرده و مشمول لطف ویژه خویش قرار داده است. در حقیقت مشرکان و دشمنان اسلام به جهت آنکه وحی بر پیامبر (ص) نازل نمیشد میگفتند که خدای محمد او را ترک کرده و از او خشمگین شده در حالی که چنین نبوده است.
خداوند متعال در ادامه میفرماید: و بدون شک آخرت برایت بهتر از دنیا میباشد (4).
مقصود این است که ای رسول (ص) تو در این جهان مشمول لطف و مرحمت خاص خداوند هستی و مسلما در جهان عقبی این لطف و رحمت بیشتر و بهتر خواهد بود و تو در دو دنیا عزیز و گرامی هستی (در این جهان عزیز و در آخرت عزیزتر).
برخی از مفسران دو واژه « لَلْآخِرَةُ» و « الْأُولَى» را به ابتدا و پایان عمر حضرت (ص) ارتباط دادهاند و بیان کردهاند که مقصود این است که تو در آینده عمر خویش پیروزتر خواهی بود و این به مسئله گسترش و توسعه دین اسلام و پیروزیهای پی در پی مسلمانان بر اعداء، برچیده شدن آثار شرک و باور گشتن نهال توحید و یکتا پرستی اشاره و ارتباط دارد.
البته جمع بین دو تفسیر گفته شده بلا مانع است.
در آیه بعدی خداوند بشارتی عظیم به بنده خود محمد مصطفی (ص) میدهد و میفرماید: و به زودی پروردگارت به تو بخششی عطا خواهد نمود تا راضی و خشنود گردی (5).
این بشارت و نوید را میتوان والاترین اکرام و احترام حق تعالی نسبت به حضرت (ص) دانست چرا که خدا به او میفرماید: به تو بخششی خواهیم داد تا خشنود شوی، به این معنا که آنقدر به تو خواهیم بخشید تا راضی گردی. در دنیا بر دشمنان غلبه خواهی کرد، دین تو فراگیر خواهد شد و در جهان آخرت مشمول اعظم مواهب خواهی گشت.
مسلما رسول خدا (ص) به عنوان خاتم پیامبران و رهبر جهان رضایت و خشنودیاش تنها در نجات خود نخواهد بود و تنها زمانی راضی میگردد که شفاعت او درباره امتش مورد قبول درگاه احدیت قرار گیرد و به همین سبب است که در روایات نقل شده از معصومین علیهم السلام این آیه (آیه پنج سوره ضحی) امید بخشترین آیهها و علتی بر قبول شفاعت پیامبر (ص) است.
البته مشخص و عیان است که شفاعت حضرت محمد (ص) شرایطی دارد و نه ایشان برای هر کسی شفیع میگردند و نه هر فرد گناهکاری میتواند انتظاری اینچنین داشته باشد …
- تلاوت ترتیل سوره مبارکه «ضحی» با صدای استاد «عبدالمنعم عبدالمبدی»