حکمت سی ام نهج البلاغه
پوشاندن گناهان (ستار العیوب بودن خداوند)
نهج البلاغه منتخبی از کلام سراسر حکمت مولای مومنان علی (ع) است که در قرن چهارم هجری قمری توسط اندیشمندی به نام سید رضی گردآوری شده است. فصاحت و بلاغت کلام، جاذبهی فوق العادهای که دارد، غنی بودن از لحاظ محتوایی (درباره مسائل و موضوعات مختلف عقیدتی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و … سخن گفته و به سوالات مرتبط پاسخ داده است)، عدم وجود نقص در کلام و جامعیت آن تماما از عظیم الشأن و بزرگ بودن گوینده آن سخن میگوید، همانطور که عباس محمود عقاد تاریخ نگار مصری میگوید: چون خوب توجه نمایی صدای حضرت را از آن سوی واژهها میشنوی نه آوای دیگری را [1]. در این مطلب قصد داریم به شرح و تفسیر حکمت سی ام نهج البلاغه که یکی دیگر از جملات حکیمانه مولای موتقیان است بپردازیم تا به آموزههای نهفته در آن پی ببریم.
حکمت سی ام نهج البلاغه
وَ قَالَ (علیه السلام): الْحَذَرَ الْحَذَرَ، فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ، حَتَّى كَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ.
بترسید، بترسید، به خداوند قسم که (حق تعالی) گاه به گونهای گناه را میپوشاند گویی که آن را آمرزیده است.
شرح حکمت سی ام نهج البلاغه
امیرمومنان (ع) در این حکمت به تمامی آنهایی که گناه و معصیت کردهاند هشدار میدهد که از بردباری و صبر حق تعالی در برابر آنچه از معاصی که مرتکب شدهاند مغرور نگردند و بیان میفرماید: (از مجازات پروردگار) بر حذر باش، بترس، به خداوند قسم بهگونهای گناه را میپوشاند (ستار العیوب بوده است) که گویی بخشیده است.
این گفتار حکیمانه حضرت به ستار العیوب بودن خداوند متعال اشاره دارد. در واقع حق تعالی به سبب رحمت واسعهاش معاصی پنهانی که آدمیان به آنها دچار گشته و انجام میدهند را آشکار نمیسازد تا آبروی افراد در میان دوست و دشمن حفظ گردد و بیدار گشته و به سوی رَب آسمانها و زمین باز گردند و از تمام آنچه که انجام داده توبه نمایند و دیگر انجام ندهند. اما بسیار دیده شده که انسانها از این لطف خداوند استفاده سوء نموده و گمان کنند که معصیتی مرتکب نشدهاند یا اگر که گناهی کردهاند خداوند رحمان بدون آنکه توبه کنند آنها را مورد عفو و رحمت خویش قرار داده است.
در واقع امام علی (ع) در این حکمت هشدار میدهد که آدمی نباید از این لطف خداوند که شامل حالش شده است مغرور گردد به ویژه اینکه احتمال میرود این گونه مواهب و نعمات استدراجی بوده باشند به این معنا که خداوند متعال گروهی از معصیتکاران را سزاوار بخشش و مغفرت نمیبیند پس آنان را به حال خویش رها نموده تا مجازات و کیفر آنها به تاخیر بیفتد و توشه و بارشان از گناه و معصیت سنگین شود، آنگاه آنها را به سختی گرفته و مجازات میکند.
البته این جمله و عبارت کوتاه و پند آموز خود درسی برای بندگان الهی است که خود نیز ستار العیوب باشند و اگر که از معصیت و گناه شخصی با خبر گشتند به افشای آن نپردازند و آبروی دیگر افراد را حفظ نمایند تا مجال و فرصتی برای اصلاح خود و توبه پیدا کند.
علاوه بر آنچه که ذکر شد، میتوان گفت که در این دنیای بزرگ کمتر کسی وجود دارد که عیب و خطایی در خفا نداشته است و اگر که افشاگری و بر ملا ساختن معاصی و خطاها باب گردد اعتماد که سرمایه اصلی جامعه است از دست رفته و جملگی افراد به یکدیگر بی اعتماد میگردند.
منبع:
[1] عبقریه الإمام، صص 132 178