در این مطلب به ادامه تفسیر سوره مبارکه تین خواهیم پرداخت.
سوره تین یکی دیگر از سورههای جزء سی قرآن کریم است که در شهر مکه خداوند متعال بر رسول الله (ص) نازل نموده و در آن به موضوع قیامت و جزای اخروی انسانها اشاره کرده است. در واقع خداوند متعال پس از سوگندهایی که در آیات ابتدایی سوره تین میخورد به موضوع خلقت انسان و آفرینش او به برترین و شایستهترین شکل اشاره میکند و سپس به تضادی که در بین آدمیان برای بقا بر فطرت وجود دارد میپردازد زیرا بعضی از انسانها بر فطرت خود باقی میمانند اما برخی خارج گشته و به پایینترین درجه تنزل مییابند و در آخر خداوند که حاکم و داوری عادل است واجب میدارد که جزای اخروی این دو گروه با هم برابر نباشد …
سوره مبارکه تین
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَ التِّينِ وَالزَّيْتُونِ (1) وَ طُورِ سِينِينَ (2) وَ هَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ (3) لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ (4) ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ (5) إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ (6) فَمَا يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّينِ (7) أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَحْكَمِ الْحَاكِمِينَ (8)
به نام خداوند بخشنده مهربان، و سوگند به انجیر و زیتون (1) و سوگند به طور سینا (2) و قسم به شهر این شهر امن و آرام (مکه) (3) که انسان را به نیکوترین شکل و صورت آفریدیم (4) سپس او را (به دلیل گنهگاری و معصیت) به پستترین مرتبه بازگرداندیم (5) مگر آنهایی که ایمان آورده و اعمال نیک و صالح انجام دادهاند، پس برای آنان اجر و پاداشی پایان ناپذیر است (6) پس چه چیزی تو را (ای انسان) بعد از بیان این همه دلیل وادار کرد که دین و روز قیامت را تکذیب نمایی؟ (7) آیا خداوند عادلترین حکم کنندگان نیست؟ (8)
تفسیر آیات سوره تین
در مطلب قبلی سه آیه ابتدایی سوره تین تفسیر شدند حال به شرح و تفسیر ادامه سوره میپردازیم.
خداوند متعال پس از سوگندها به پاسخ آنان پرداخته و بیان میفرماید: که انسان را به نیکوترین شکل و صورت آفریدیم.
واژه تقویم به معنای چیزی را به شکل مناسب، با کیفیت شایسته و نظام معتدل در آوردن میباشد و وسعت مفهوم این کلمه به این موضوع اشاره دارد که حق تعالی آدمی را از هر لحاظ (جسمی، روحی، عقلی) شایسته و متناسب خلق کرده است چون که هر نوع توانایی و استعدادی را در او نهادینه کرده و او را برای پیمایش مسیر زندگی که همچون قوس صعودی بسیار بزرگ مهیا ساخته و با وجود آنکه انسان عالم صغیر است، عالم کبیر را در آن جای داده و شایستگی و کرامت و عظمت بخشیده است (عالَم صغیر انسان است و عالَم کبیر تمامی هستی و کائنات به جز انسان. در فلسفه اسلامی عالَم صغیر نسخه و نمونهای از عالَم کبیر است و هر آنکه صغیر را بشناسد پس تمامی هستی و کائنات را شناخته است) و پس از آفرینش او فرموده: فتبارک الله احسن الخالقین [1].
اما همین انسانی که خداوند به او امتیازاتی این چنین عطا نموده اگر که در وادی ضلالت و گمراهی قدم بردارد و از طریق حق خارج و منحرف گردد آنگونه سقوط میکند که جایگاهش به اسفل السافلین که پایینترین مرتبه میباشد و منزلگاهی برای اهل دوزخ است، تنزل پیدا خواهد کرد، به همین دلیل در آیه پنجم حق تعالی میفرماید: سپس او را (به دلیل گنهگاری و معصیت) به پستترین مرتبه بازگرداندیم.
بیان شده که همواره در کنار کوههای عظیم و سر به فلک کشیده درههای عمیق وجود دارند پس در مقابل آن مسیر قوسی صعودی انسان برای وصول و دستیابی به کمالات مسیر نزولی وحشتاکی مشاهده میگردد. چرا اینطور نباشد؟! انسان مخلوقی است سرشار از استعداد که اگر در مسیر درست از آنان بهره گیرد به والاترین مراتب و جایگاهها خواهد رسید اما اگر این استعدادهای بیشماری که خدا به وی عطا کرده را در مسیر فساد و غیر صلاح به کار گیرد، خالق بزرگترین مفسده میباشد که سبب میشود او به پایینترین مراتب تنزل پیدا کند.
در اینجا برخی مفسران آیه را به ضعف و کم هوشی دوران پیری تفسیر کردهاند اما اگر که این تفسیر درست باشد با استثناء آیه بعدی سازگار نخواهد بود. پس با توجه به تمامی آیههای پسین و پیشین تفسیر نخست به نظر درست میآید.
خداوند متعال در ادامه میفرماید: مگر آنهایی که ایمان آورده و اعمال نیک و صالح انجام دادهاند، پس برای آنان اجر و پاداشی پایان ناپذیر است.
واژه «ممنون» به کار رفته در آیه ششم از ماده «من» گرفته شده و در این آیه به معنای قطع یا نقص استفاده شده است. پس عبارت غیر ممنون به جزا و پاداشی پایان ناپذیر و دائمی که مبراء از هر نوع نقص است اشاره دارد.
البته برخی گفتهاند مقصود پاداشی است که منتی بر آن نیست یعنی خالی از منت است اما به نظر معنای اول بیان شده مناسبتر میباشد.
در ادامه و در آیه هفتم حق تعالی انسان ناشُکر و بی اعتنا به علل و نشانههای معاد و روز قیامت را مخاطب قرار داده و میفرماید: پس چه چیزی تو را (ای انسان) بعد از بیان این همه دلیل وادار کرد که دین و روز قیامت را تکذیب نمایی؟
در واقع ساختمان وجودی انسان از یک طرف، و نظم و آفرینش و ساختار عالم هستی از طرفی دیگر میتواند نشاندهنده این باشد که حیات دنیوی که فانی است نمیتواند غایت و هدف نهایی و اصلی خلقت آدم، جهان و کائنات باشد و تمامی اینها مقدمهای میباشند برای عالمی گستردهتر و کاملتر.
در آیه 62 سوره واقعه خداوند به این موضوع اشاره کرده و فرموده: و بدون تردید از نشأه (پیدایش) نخستین خود با خبر گشتید (که ما از عدم شما را آفریدیم) پس چرا متذکر (جهان آخرت و پیدایش عالمی دیگر) نمیگردید؟
عالم نباتات همواره منظره مرگ و حیاتی دوباره را در مقابل چشم آدمی مجسم میکند و خلقتهای پی در پی دوران جنینی هر یک معاد و زندگی دوباره به شمار میرود، پس چگونه است که آدمی با این همه دلیل و نشانه روز قیامت و معاد را تکذیب میکند؟!
بر اساس آنچه بیان گردید آشکار میشود که خداوند در این آیه شخص انسان را مخاطب ساخته است و این گمان که پیامبر (ص) مخاطب باشد و مقصود این باشد که با وجود ادله معاد چه کسی یا چه چیزی قادر است تو را انکار نماید دور و بعید به نظر میرسد.
همچنین آشکار شد که در این آیه «دین» به آیین یا شریعت اشاره ندارد و مقصود روز معاد است که البته آیه آخر (آیه بعدی) بر این معنا گواه میباشد.
خداوند در آیه آخر سوره تین میفرماید: آیا خداوند عادلترین حکم کنندگان نیست؟
طبق این آیه اگر که دین همان شریعت و آئین در نظر گرفته شود معنا تغییر کرده و اینگونه میشود: آیا خداوند احکام و دستوراتش از همه حکیمانهتر نیست؟ و یا این معنا را میدهد که خلقت پروردگار درباره انسان از هر لحاظ آمیخته با تدبیر، حکمت و علم میباشد. اما همانگونه که بیان شد معنای اول به نظر مناسبتر است.
منابع:
[1] آیه 14 سوره مومنون
- تلاوت ترتیل سوره مبارکه «تین» با صدای استاد «عبدالمنعم عبدالمبدی»