در این نوشتار به تفسیر سوره انشراح خواهیم پرداخت. سورهای که در جزء سی قرآن کریم قرار گرفته و برای تسلی خاطر رسول خدا (ص) در شهر مکه بر ایشان نازل گشته است. در حقیقت خداوند در این سوره با فضیلت و پُر محتوا پس از برشمردن مواهب و نعمات عظیمی که به پیامبر (ص) عطا نموده، او را به پایداری و صبر در مقابل دشواریها و کارشکنیهای تمام نشدنی افراد کافر و مشرک دعوت کرده و میفرماید بدون تردید همراه با سختی آسانی است …
سوره مبارکه انشراح
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ (1) وَ وَضَعْنَا عَنْكَ وِزْرَكَ (2) الَّذِي أَنْقَضَ ظَهْرَكَ (3) وَ رَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ (4) فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا (5) إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا (6) فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ (7) وَ إِلَى رَبِّكَ فَارْغَبْ (8)
به نام خداوند بخشنده مهربان، آیا سینه تو را (به نوری از جانب خویش) گشاده ننمودیم (1) و بار سنگین تو را از تو بر نداشتیم (2) همان بار گرانی که سخت بر پشت تو سنگینی مینمود (3) و آوازه و نام تو را (در سرتاسر جهان) بلند ساختیم (4) پس به یقین با هر سختی آسانی است (5) بله به طور قطع (مسلماً) همراه با سختی آسانی است (6) پس آن هنگام که از کار مهمی فارغ گشتی به امر مهم دیگری بپردار (7) و به سمت و سوی پروردگار خویش توجه نما (8)
تفسیر و شرح آیههای سوره انشراح
آیههای سوره انشراح به گونهای بیان شدهاند که لطف و محبت بسیار کردگار و تسلی رسول الله (ص) در لحن آنها کاملا نمایان و مشهود میباشد.
خداوند متعال در اولین آیه به مهمترین نعمت و موهبتی که به پیامبر (ص) عطا کرده، اشاره میکند و میفرماید: آیا سینه تو را (به نوری از جانب خویش) گشاده ننمودیم.
واژه «نشرح» از شرح گرفته شده و به معنای وسعت و گسترش دادن به قطعههای گوشتی و ایجاد ورقههای نازکتر میباشد و شرح صدر همانطور که در مفردات آمده به گسترش سینه (صدر) توسط انوار الهی، سکینه و آرامشی خدادادی اطلاق میگردد. همچنین نویسنده مفردات در ادامه میگوید شرح مشکلاتِ سخن نیز به معنای گسترش آن و توضیح دادن معانی نهفته در آن است در هر صورت شک و تردیدی نیست که مقصود از شرح صدر در این آیه معنای کنایهای آن میباشد و آن گسترش و توسعه روح و فکر حضرت محمد (ص) است و این توسعه میتواند مفهوم گستردهای داشته باشد که علاوه بر وسعت علمی رسول الله (ص) از طریق وحی و رسالتی که بر عهده دارد، شامل وسعت و بسط تحمل، صبر و استقامتش در مقابل کارشکنی کافران و مشرکان نیز باشد.
در واقع به همین دلیل است که حضرت موسی (ع) نیز در آن هنگام که از سوی خدا مامور گشت تا به نزد فرعون رفته و او را دعوت نماید از خداوند متعال میخواهد که سینهاش را فراخ و گشاده کند [1].
همچنین در سوره قلم آیه 48 خداوند از پیامبر (ص) میخواهد که منتظر فرمان پروردگار خویش باشد و استقامت و شکیبائی کند و به مانند حضرت یونس (ع) که در برابر قوم خویش نتوانست صبر و شکیبائی نماید، نباشد.
شرح صدر را میتوان نقطه مقابل ضیق صدر که در آیه 97 سوره مبارکه حجر آمده دانست.
در حقیقت هیچ رهبر بزرگی در این دنیا قادر نخواهد بود بدون آنکه از شرح صدر برخوردار باشد به تقابل و مبارزه با سختیها و مشکلات برود و آن شخصی که رسالت او از تمامی انسانها عظیمتر و بزرگتر است، نیاز است که شرح صدر بیشتری داشته باشد چرا که طوفان مشکلات و سختیها آرامش اقیانوس روح او را بر هم خواهند زد و ناملایمتها و کارشکنیها او را نا امید و سختیها او را از پای در خواهند آورد و پرسش از مسائل و موضوعات پیچیده او را در تنگنا قرار میدهند. پس، سینهای گشاده موهبت و نعمت بزرگ و عظیمی است که حق تعالی به حضرت رسول (ص) عطا فرموده است.
در حدیثی از رسول الله (ص) اینگونه آمده است: من از پروردگار خود تقاضا و درخواستی را طلب نمودم و دوست داشتم که این تقاضا را انجام نمیدادم. من عرض کردم که خدایا انبیاء پیش از من برخی جریان باد به امر و اراده تو در اختیار آنان بود، بعضی اموات را به اراده تو زنده میکردند و …
خداوند فرمود که آیا تو یتیم نبودی و پناهت ندادم؟ گفتم آری در ادامه فرمود: آبا گمشده نبودی و تو را هدایت ننمودم؟ عرض کردم: بلی ای پرورگار. باز خداوند بیان فرمود که آیا سینه تو را گشاده و بار تو را سبک نکردم؟ گفتم: آری … [2]
بر اساس این حدیث و روایت میتوان گفت که موهبت «شرح صدر» که حق تعالی به رسول الله (ص) داده است بالاتر از اعجاز پیامبران است و به درستی اگر که فردی حالات و سکنات پیامبر اکرم (ص) را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد و مقدار شرح صدرش را در دوران مختلف حیاتش و در اتفاقات و سختیها مشاهده کند به یقین خواهد رسید که این میزان شرح صدر به صورت عادی ممکن نمیباشد و یک تایید از سوی خداوند است.
البته برخی از مفسران نیز معتقد هستند که مقصود از شرح صدر رخدادی است که در زمان کودکی با جوانی حضرت محمد (ص) اتفاق افتاده است. گفته شده که در دورهای از زندگی پیامبر (ص) ملائکه به امر خدا نازل شده و سینهی مبارک حضرت را شکافته، قلب او را خارج کرده و پس از شستشو آن را با علم و مهربانی و رحمت پُر نمودند (البته کاملا مشخص است که در اینجا مقصود قلب جسمانی نیست و کنایهای به کمکها و امدادهای خداوند و پاک نمودن پیامبر از هر نوع نقص است).
اما در هر صورت هیچگونه دلیل واضح و آشکاری وجود ندارد که نشاندهندهی این موضوع باشد که این آیه به این اتفاق اشاره دارد چرا که مفهوم گستردهای را شامل میگردد و این حادثه میتواند به عنوان مصداقی برای آن بیان گردد.
منابع:
[1] آیههای 25 و 26 سوره طه
[2] برگرفته از تفسیر نمونه
- تلاوت ترتیل سوره مبارکه «شرح» با صدای استاد «احمد خلیل شاهین»