در این مطلب و در ادامه مطلب «تفسیر سوره انشراح – بخش اول» به شرح و تفسیر ادامه این سوره مبارکه که تسلی خاطری بر دل و جان پیامبر (ص) بوده است، خواهیم پرداخت.
سوره انشراح نود و چهارمین سوره قرآن کریم بر اساس ترتیب کنونی سورهها و دوازدهمین سوره مکی وحی شده بر رسول الله (ص) است. این سوره که متشکل از هشت آیه میباشد، بعد از سوره ضحی و پیش از سوره عصر نازل شده است و خداوند متعال در آن با برشمردن نعماتی که به پیامبر (ص) عطا فرموده ایشان را به بردباری، استقامت و شکیبایی در برابر سختیها و همچنین کارشکنیهایی که کفار و مشرکین انجام میدادند، دعوت میکند و در انتها میفرماید که بدون شک همراه با سختی و دشواری، آسانی است.
سوره مبارکه انشراح
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ (1) وَ وَضَعْنَا عَنْكَ وِزْرَكَ (2) الَّذِي أَنْقَضَ ظَهْرَكَ (3) وَ رَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ (4) فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا (5) إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا (6) فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ (7) وَ إِلَى رَبِّكَ فَارْغَبْ (8)
به نام خداوند بخشنده مهربان، آیا سینه تو را (به نوری از جانب خویش) گشاده ننمودیم (1) و بار سنگین تو را از تو بر نداشتیم (2) همان بار گرانی که سخت بر پشت تو سنگینی مینمود (3) و آوازه و نام تو را (در سرتاسر جهان) بلند ساختیم (4) پس به یقین با هر سختی آسانی است (5) بله به طور قطع (مسلماً) همراه با سختی آسانی است (6) پس آن هنگام که از کار مهمی فارغ گشتی به امر مهم دیگری بپردار (7) و به سمت و سوی پروردگار خویش توجه نما (8)
تفسیر و شرح آیههای سوره انشراح
در نوشتار قبلی آیه اول مورد بحث و تفسیر قرار گرفت حال تفسیر آیات بعدی را بیان میکنیم [1].
حق تعالی پس از بیان موهبت عظیم «شرح صدر» به ذکر یکی دیگر از نعماتی که به حضرت محمد (ص) عطا کرده و آن برداشتن باری سنگین از روی دوش ایشان میباشد، میپردازد. خداوند میفرماید: و بار سنگین تو را از تو بر نداشتیم؟ همان بار گرانی که سخت بر پشت تو سنگینی مینمود.
واژه «وزر» به معنای سنگینی است و کلمه وزیر نیز از همین واژه مشتق شده است چرا که سنگینی حکومت بر دوش وزیر خواهد بود. همچنین گناهان و معاصی نیز به سبب آنکه باری سنگین بر دوش فرد گنهکار میباشند وزر خوانده میشوند.
کلمه «انقض» از ماده «نقض» است و به معنای باز کردن گره طناب و جدا سازی بخشهای فشرده ساختمان میباشد و کلمه «انتقاض» نیز به آوایی که در زمان جدا گشتن قطعههای ساختمان از هم یا صدایی که از مهرههای کمر افراد هنگامیکه باری سنگین بر دوششان قرار میگیرد، ایجاد شده و به گوش میرسد، اطلاق میگردد.
این واژه همچنین درباره شکستن معاهدهها و پیمانها نیز استفاده میشود به طور مثال گفته میشود که فلانی نقض پیمان کرد.
پس بر اساس آنچه که بیان شد در آیه دوم بیان شده که خداوند متعال آن بار سنگین که سنگینیاش کمر شکن میباشد را از تو برداشت.
حال سوالی که پیش میآید این است که پروردگار دو جهان چه باری را از روی دوش رسول خویش برداشت؟ معنا، مفهوم و قرائن آیهها نشان دهندهی این موضوع هستند که مقصود خداوند مشکلات و سختیهای امر نبوت و دعوت مردم به سوی پرستش خداوند متعال و از میان برداشتن آثار فساد و شرک و کفر از محیط آلوده آن دوران بود. در واقع نه تنها حضرت محمد (ص) که تمامی انبیاء الهی در ابتدای راه دعوت به یکتا پرستی با اینچنین دشواریهای بزرگ رو به رو میشدند به گونهای که تنها با امدادهای الهی میتوانستند بر آنها غلبه کنند، اما از جهاتی شرایط زمانی و محیطی رسول الله (ص) با دیگر رسولان الهی متفاوت بوده و سنگینتر و دشوارتر مینمود.
البته برخی از مفسران معناها و تفاسیر دیگری برای وزر بیان نمودهاند که سنگینی بار وحی در ابتدای نزول، گمراهی و عناد مشرکان، برخی از آزارهای فوق العاده مشرکان، غم و اندوه از دست دادن ابوطالب و حضرت خدیجه (س) و عصمت از گناه از جمله این تفاسیر میباشند.
اما در ظاهر اولین تفسیر مناسبتر بوده و دیگر تفاسیر را میتوان شاخ و برگ آن به شمار آورد.
در آیه چهارم خداوند عالمیان میفرماید: و آوازه و نام تو را (در سرتاسر جهان) بلند ساختیم. در این آیه خدا به موهبتی دیگر اشاره نموده است و آن پیچیده شدن نام و آوازه پیامبر (ص)، اسلام و قرآن مجید در همه جا میباشد و برتر و بهتر اینکه نام رسول الله پس از نام الله در اوقات نماز و از مأذنهها به گوش میرسد و گواه به رسالت ایشان در کنار شهادت به یگانگی حق تعالی آمده است و نشان اسلام و دلیل مقبولیت این آئین پاک و آسمانی است و چه افتخاری از این بالاتر.
در تفسیر این آیه حدیثی از رسول خدا (ص) نقل شده است که میفرمایند: جبرئیل به من گفت: حق تعالی میفرماید: زمانی که نام من برده میشود نام تو نیز همراه آن ذکر میگردد (و در والا مرتبه بودن تو همین بس است).
همچنین در این آیه از «لَک» که به معنای «برای تو» می باشد استفاده شده که در واقع تاکیدی است بر این موضوع که نام و آوازه حضرت رسول (ص) را خداوند علیرغم آن همه کارشکنیها و عداوتها بلند ساخت.
در این جا سوال دیگری نیز مطرح میشود و آن این است که سوره انشراح بر اساس آنچه که گفته شده در شهر مکه نازل شده است در حالی که توسعه و گسترش اسلام و برداشتن دشواریهای نبوت و همچنین پر آوازه شدن اسلام و رسول الله (ص) هنگامی که پیامبر (ص) در شهر مدینه بودند واقع شدند. چکونه میشود؟
برخی از مفسران بیان نمودند که مقصود این است که بشارت این موارد پیشتر و زمانی که در مکه بودند به ایشان داده شد و همان بشارت بود که بار اندوه و غم را از دل ایشان زدود. برخی نیز گفتهاند که فعل ماضی به کار رفته در این آیه معنی مستقبل را میبخشد و بشارتی است نسبت به آینده.
اما حق این است که بخشی از این امور در سرزمین مکه به ویژه در انتهای دوره سیزده سالهی حضورشان در شهر مکه محقق شد و ایمان به خداوند و اسلام در دل گروهی که تعدادشان کم نبوده، نفوذ کرد و دشواریها به نسبت کمتر شد و نام و آوازه اسلام و پیامبر در همه جا پیچید و بستر برای پیروزیهای بزرگ مهیا گردید.
منبع:
[1] تفسیر نگاشته شده بر گرفته از تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی است.
- تلاوت ترتيل «سوره شرح» با صدای استاد فاطمی