منافات میان خاتم بخشی امام علی (ع) و بیرون کشیدن تیر از پای ایشان در نماز (پاسخ به شبهات)

پاسخ به شبهات

کدام یک درست است؟ خاتم بخشی امام علی (ع) در نماز [1] یا بیرون کشیدن تیر از پای ایشان در هنگام نماز بدون آن‌که دردی حس کنند؟! اگر که هر دو ماجرا درست باشند آیا منافاتی میان آن دو نیست؟ مگر می‌شود علی (ع) در نمازی حواسش کاملا متوجه حق تعالی باشد به گونه‌ای که دردی احساس نکند و در نمازی دیگر صدای سائل را شنیده و به او کمک کند؟

بخشیدن انگشتر به فقیر یا همان خاتم بخشی از جمله ماجراهای بسیار مهمی است که در تائید ولایت امام علی (ع) و اثبات حقانیت ایشان در دورانی که پیامبر (ص) می‌زیستند و وحی نازل می‌شد، رخ داده است به گونه‌ای که برخی از علمای بزرگ اهل تسنن نیز به آن اقرار داشتند چرا که شأن نزول محرز و مُبَینی برای آیه 55 سوره مائده می‌باشد. اما در این میان برخی از معاندین اهل بیت (ع) که درصدد انکار این موضوع و ناحق نشان دادن ولایت حضرت امیر (ع) و امامان معصوم (ع) می‌باشند سوالاتی این‌چنینی مطرح و ماجراهای جدا از هم را به یکدیگر مرتبط می‌سازند تا شک و شبهه‌ای در ذهن مخاطب ایجاد نمایند. در این نوشتار بر آن شدیم تا پاسخی مناسب به این شبهه مطرح شده بدهیم.

پاسخ به شبهات
پاسخ به شبهات

پاسخ به این شبهه در دو بخش انجام می‌شود: نخست اینکه وقوع این وقایع از لحاظ تاریخی نیازمند بررسی هستند دوم این‌که در صورت رخ دادن این اتفاقات جمع میان آن‌ها چگونه امکان دارد؟

بررسی تاریخی ماجراهای خاتم بخشی امام علی (ع) و بیرون کشیدن تیر از پا

  • بخشیدن انگشتر به سائل یا همان نیازمند توسط امام علی (ع) در هنگام رکوع، شأن نزول آیه 55 سوره مائده می‌باشد و در این باره هم علمای تشیع و هم اندیشمندان سُنی مذهب اتفاق نظر دارند و آن را به گونه‌های مختلف در کتب معتبر بیان نموده‌اند.

ابوذر غفاری، انس بن مالک، ابو رافع مدنی، عتبه بن ابی حکیم و سُدی تنها برخی از افرادی هستند که به این واقعه اشاره و آن را نقل کرده‌اند. همچنین از میان مفسران و محدثان می‌توان از سعدالدین تفتازانی، شیخ بخاری، حافظ نسائی که مولف صحیح می‌باشد، ابن عساکر، هیثمی، سیوطی و محب طبری نام برد.

  • ماجرای بیرون کشیدن تیر از پای امام علی (ع) نیز این‌گونه نقل شده که در یکی از نبردها تیری به پای حضرت می‌رود که بیرون آوردن آن مشکل بوده و می‌بایست که پوست برداشته شود و یا استخوان را بشکنند تا پیکان فرو رفته در پا خارج شود. پس فرزندان امام (ع) پیشنهاد دادند که این کار در هنگام نماز انجام شود چرا که امیر مومنان در نماز آن‌گونه تمام حواسش متوجه معبود است گویی به هر آن‌چه که غیر اوست بی‌توجه می‌شود. و از هر آن‌چه که در جهان رخ می‌دهد بی خبر می‌گردد. پس منتظر شدند تا حضرت به نماز مشغول شد. پس طبیب کار خود را انجام داده و تیر را از پای ایشان در آورد. امام (ع) هنگامی که نمازش را تمام کرد فرمود که درد من بهتر شده است گفتند تیر را از پایتان بیرون کشیدیم و شما متوجه نشدی. فرمودند در آن هنگام که به مناجات با خدای خود مشغول هستم اگر که دنیا زیر و رو گردد و یا اگر که من را با تیری بزنند به سبب لذت مناجات دردی را احساس نخواهم کرد.

ماجرای بیرون کشیدن تیر نیز همچون ماجرای نخست در منابع حدیثی فراوانی از تشیع و تسنن آمده است و بسیاری از علمای بزرگ و به نام در کتب خویش به آن پرداخته‌اند اما منابع روایی که در آن‌ها این رخداد نقل شده است جزو منابع دسته اول حدیثی نیستند. البته که این موضوع اشکالی ندارد زیرا علاوه بر نقل شدن ماجرا توسط عالمان دینی معروف، اشکال عقلی و علمی در رخ دادن چنین ماجرایی وجود ندارد. (برخی نیز بیان نموده‌اند که چنین اتفاقی نیافتاده است).

ارشاد القلوب دیلمی، حیله الابرار، محجه البیضاء و عروه الوثقی تنها برخی از منابعی است که در آن‌ها به این اتفاق اشاره گردیده است.

حال لازم است هر آن‌چه گفته شد مورد بررسی قرار گیرد. در رخ دادن ماجرای نخست که شأن نزول آیه 55 سوره مائده است و مصداق آن شکی نیست چرا که صراحتا هم مسلمانان سنی مذهب و هم شیعه امام علی (ع) به آن پرداخته‌اند و از صحابه نقل شده است و در معتبرترین کتب روایی و تفسیری می‌توان آن را یافت.

وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ
وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ

حال به بررسی ماجرای دوم (بیرون کشیدن تیر از پا) می‌پردازیم. این ماجرا در کتب روایی بسیاری یافت می‌شود اما نخستین بار توسط چه کسی به آن پرداخته شده است؟ در چه سالی نقل شد؟

نخستین فردی که این ماجرا را بیان و بدان اشاره کرد فخر رازی یکی از فقهای شافعی مذهب بود. او در قرن ششم می‌زیست و در ابتدای قرن هفتم هجری قمری از دنیا رفت. قبل از او هیچ کس نه از مسلمانان شیعی که نقل این ماجرا افتخاری برایشان به شمار می‌رفت و نه مسلمانان و عالمان سنی مذهب به این رخداد اشاره نکرده است! چرا؟ به چه سبب این ماجرا پنهان مانده است. محققان برای جواب گرفتن به تفسیر فخر رازی و جایی که این ماجرا نقل شده است مراجعه کردند. آن‌ها مشاهده کردند که فخر رازی اول با آب و تاب بسیار ماجرای بیرون آوردن تیر از پای علی (ع) را نقل می‌کند اما در ادامه زمانی که به تفسیر آیه 55 سوره مائده می‌رسد، اشکالی را بیان می‌کند و آن این است: اگر که امام علی (ع) از حضور قلب بالایی در هنگام نماز برخوردار است چگونه می‌تواند صدای نیازمند را شنیده و انگشتری خود را به او بدهد؟

می‌توان نتیجه گرفت که این ماجرا برای زیر سوال بردن امتیازی که ویژه امیر مومنین (ع) می‌باشد، ایجاد شده است.

ادامه دارد …

منبع:

[1] در مطلب « خاتم بخشی امیر مومنان علی علیه السلام»

 

موسسه معراج النبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *