در ادامه سلسله مطالب پیشین در شرح و تفسیر دعای ششم صحیفه سجادیه حضرت سجاد علیه السلام که دعای پر محتوا و پر مضمون با نکاتی آموزنده است به فرازهای دیگری از این دعا میرسیم که در ادامه به شرح آنها با لحن و نگارشی گویا خواهیم پرداخت.
فراز شانزدهم دعای ششم صحیفه سجادیه
اللَّهُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكَ وَ كَفَى بِكَ شَهِيداً، وَ أُشْهِدُ سَمَاءَكَ وَ أَرْضَكَ وَ مَنْ أَسْكَنْتَهُمَا مِنْ مَلائِكَتِكَ وَ سَائِرِ خَلْقِكَ فِي يَوْمِي هَذَا وَ سَاعَتِي هَذِهِ وَ لَيْلَتِي هَذِهِ وَ مُسْتَقَرِّي هَذَا، أَنِّي أَشْهَدُ أَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ ، قَائِمٌ بِالْقِسْطِ، عَدْلٌ فِي الْحُكْمِ، رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ، مَالِكُ الْمُلْكِ، رَحيِمٌ بِالْخَلْقِ
خداوندا تو را گواه و شاهد میگیرم و اگر چه در این گواهی تو را بس است اما تمامی آسمان و زمینت و هر آنکه از ملائکه که در آنها مستقر و ساکن نمودهای و دیگر مخلوقاتت را در این روزم و این ساعتم و این شبم و این جایگاه و مکانی که در آن قرار گرفتهام شاهد میگیرم که همانا تو «الله» هستی و هیچ معبود و الهی جز تو نیست، قائم به قسط و عدل و عادل در حکم و نسبت به بندگان خویش رئوفی. مالک عالم و رحیم نسبت به مخلوقات میباشی.
تفسیر فراز شانزدهم دعای ششم صحیفه
در شرح این فراز مشرحان گفتهاند که احتمال است در این بخش حالت خاصی برای امام سجاد (ع) پیش آمده و انقلابی درونی در او پدیدار گشته است چرا که نعمتهای حق تعالی را یک به یک میشمارد و از خصائل رحمانی و رحیمی او سخن به میان میآورد، حضرت در فراز پانزدهم [1] از خداوند شُکر و سپاس برای نعماتی که ارزانی نموده را طلب کرده است و در ادامه آن اوج گرفته و به تمامی حقیقت خود ظهور نموده و سِر عظیمترین کمال معنوی خویش را آشکار میسازد و بیان میدارد: خداوندا تو را گواه میگیرم و تمامی مخلوقاتت را نیز شاهد خواهم گرفت که این واقعیت از نظر من نهان نیست که یگانه فرمانروای عالم تو هستی و به غیر تو خداوندگاری نیست و هر آنچه که حکم نمودی و هر آن چیزی که آفریدی تماما بر اساس عدالت مطلق بوده است.
گواه قرار دادن خدای متعال بر اینگونه سخنها امر سادهای نمیباشد به ویژه بر ادعایی چنین که از تمام آنچه که در این عالم است جز پروردگار متعالی مشاهده نمیکنم و به هیچ وجه این موضوع از دید من پنهان نبوده است.
در واقع از نظر حضرت سجاد (ع) هر آنچه که از پدیدهها رخ میدهد تماما در مسیر تکامل و تربیت است و موافق با سر حد مهربانی و رحمانیت خداوند متعال میباشد. بعثت رسولان، کتابهای آسمانی و جملگی دستورات و اوامر حق تعالی بدین سبب و علت است که آدمی رشد نموده و طریق راست و مستقیم سکنات و حرکات همهی آفریدهها را متوجه شود و آگاه گردد که بر ریز و درشت این عالم جز یک حکم از سوی یگانه حاکم و فرمانروا جاری نمیباشد و نظام سراسر حکمت آفرینش را ببیند و در برابر بزرگی پروردگار و فرمانروای مطلق سر عبودیت فرو آورد همانطور که از این فراز دعای ششم کاملا این مسئله هویداست.
فراز هفدهم
وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ و خِيَرَتُكَ مِنْ خَلْقِكَ، حَمَّلْتَهُ رِسَالَتَكَ فَأَدَّاهَا، وَ أَمَرْتَهُ بِالنُّصْحِ لِأُمَّتِهِ فَنَصَحَ لَهَا.
و همانا (شهادت میدهم) محمد (ص) بندهی تو و رسول تو و منتخب و برگزیدهات از میان خلق تو میباشد، رسالت خویش را بر دوش او گذاشتی و او حق آن را ادا نمود و او را به اندرز و خیر خواهی برای امتش امر فرمودی و او خیر خواهی نمود.
شرح فراز هفدهم دعای ششم صحیفه
در این بخش از دعای ششم حضرت زین العابدین (ع)، رسول خاتم (ص) را معرفی مینماید که بنده و عبدی تام برای خداوند متعال است، هیچ سخنی از او نیست و هر آنچه که بیان نموده تماما وحی الهی است و از برترین بندگانی است که حق تعالی او را انتخاب کرده است. او در کمال امانت داری (حضرت (ص) به امین بودن مشهور بوده است و این خصلتشان در انتقال وحی الهی و عمل به دستورات خدا به صورت تمام و کمال مشهود بوده است) هر آنچه را که لازم بود بدان عمل نماید، انجام میدهد و تو همواره به او گفته بودی که از روی مهربانی و محبت عمل کند. او را رحمتی برای جهانیان قرار دادی و او هم موافق با فرمان و دستورات تو عمل نمود و از روی مهربانی موعظه کرد.
واژه نصیحت، کلمهی کاملی است بدین معنا که با آن دیگران از تباهی باز داشته شده و به صلاح، خیر و خوبی تشویق میشوند.
درباره این عمل و موعظه گر بودن پیامبران در قرآن مجید آمده است: أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَ أَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ (پیامهای پروردگارم را به شما ابلاغ مینمایم و من برایتان خیر خواهی (ناصح و اندرزگویی) امین هستم) [2].
حضرت محمد (ص) در دریافت وحی الهی، حفظ آن و ابلاغ و رساندن آن به مردم و همچنین انتخاب موقعیت معصوم بوده است، به گونهای که حق تعالی هر آنچه که او بیان داشته را سخن خویش گفته است (آیه چهارم سورهی نجم موید این موضوع است).
منابع:
[1] در مطلب «دعای ششم صحیفه سجادیه – بخش دهم» شرح این فراز بیان گردیده است.
[2] سوره اعراف، آیه 68
سوره اعراف آیه 68