در این نوشتار بر آن شدیم تا به تفسیر و شرح حکمت بیست و هشتم نهج البلاغه امیر المومنین (ع) که در ارتباط با پارسایی و زهد حقیقی میباشد، بپردازیم.
نهج البلاغه مجموعهای گرانبها و وزین از جملات و سخنان سراسر حکیمانه امام علی (ع) در طول حیاتشان است که در قرن چهارم هجری قمری توسط اندیشمندی به نام سید رضی جمع آوری گردید. این مجموعه شامل نامههای آن حضرت به کارگزاران و برخی از افراد به نام، خطبهها و جملات قصار یا همان حکمتهایی است که در زمانهای مختلف و برای موضوعات گوناگون سیاسی، دینی، اقتصادی و اخلاقی نگاشته و یا بر زبان راندهاند. این سخنان نه تنها از لحاظ محتوایی غنی میباشند بلکه از نظر فصاحت و بلاغت نیز زبانزد اندیشمندان و متخصصان زبان عربی میباشد.
در طی قرنهای اخیر محققان و عالمان مسلمان به تفسیر و شرح سخنان نوشته شده در کتاب نهج البلاغه پرداختند تا مسلمانان و حق جویان برای وصول و دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی پندهای نهفته در نوشتههای این کتاب را در کنار و امتداد آموزههای کتاب هدایت و زندگانی بعنی قرآن کریم به کار گرفته و به آنها عمل نمایند.
حکمت بیست و هشتم نهج البلاغه
پارسایی حقیقی
وَ قَالَ (علیه السلام): أَفْضَلُ الزُّهْدِ، إِخْفَاءُ الزُّهْدِ.
امام علی (ع) میفرمایند: برترین و نیکوترین نوع زهد، نهان و مخفی داشتن آن میباشد (چرا که پارسایی آشکار هیچگاه نمیتواند از ریا تهی باشد).
شرح حکمت بیست و هشتم نهج البلاغه
امیر مومنان علی علیه السلام در حکمت بیست و هشتم نهج البلاغه میفرماید: برترین نوع پرهیزگاری و زهد نهان داشتن زهد است.
این کلام به برنامهای که پارسایان ریاکار در آن دوران و این دوره برای آنکه دل و نظر مردم را به خود جلب نمایند، انتخاب مینمودند، اشاره دارد. آنان جامههای مندرس و ساده به تن میکردند، خانهای کوچک برای خود انتخاب میکردند و غذایی ساده میخوردند تا جلب توجه کرده و مردم به آنان روی آورند و برخی اوقات آنها را مستجاب الدعوه دانند و از این راه جایگاهی در اجتماع و جامعه به دست آورده و یا به شکلی پنهان مال و منالی جمع آوری کنند.
بسیار رخ داده که زندگی دورنی و بیرونی (آنچه مردم میبینند) آنها با هم تفاوت فاحشی داشته باشد. همچنین با دقت به این مبحث که ریاکاری آنها نوعی شرک به شمار میرود میتواند سرچشمه آفات و خطراتی برای جامعه باشد.
در حقیقت پرهیزگار و زاهد آن شخصی نیست که به سراغ دنیا و خواستهها و امیال دنیایی خود رفته اما چونکه نتوانسته به آنها برسد ناچاراً جامه تقوا را به تن کرده است. پارسا آن است که دنیا به او روی آورده اما او قبول ننموده و حیات زاهدانه خویش را بر نعمتهای دنیا مقدم داشته است. همانطور که امام علی (ع) در خطبه 32 نهج البلاغه بیان میفرماید: برخی از آنها افرادی میباشند که عجز و ناتوانی آنان را از وصول به مقام و یا جایگاه دنیایی بازداشته و دست آنان از همه جا کوتاه گشته، پس آنها خویش را به زر و زیور پارسایی و قناعت میآرایند و به جامه پرهیزگاران زینت میبخشند در حالی که در هیچ یک از اوقات، نه در هنگام شب و نه در روز همچون پارسایان راستین نبودهاند.
تعداد کثیری از موسسان فرق و مذاهب باطل در طریق همین زاهدان ریاکار بودند. به معنای دیگر، زاهد شخصی است که به دنیا وابستگی نداشته باشد نه آن شخص که دستش خالی است …
در رابطه با زهد امیر مومنان سخنان دیگری نیز بیان فرمودهاند از جمله حکمت 439 نهج البلاغه آنجا که از آیه 23 سوره حدید استفاده نموده و میفرماید: تمامی پارسایی و زهد در دو عبارت از قرآن مجید آمده است، حق تعالی که پاک و منزه است میفرماید: بر گذشته خویش تاسف مخورید و به آنچه که به شما عطا شده دلبسته و خوشحال مباشید.
همچنین حضرت در کلامی دیگر فرمودهاند: پارسایی و پرهیزگاری کمیابترین چیزها و با ارزشمندترین آنها میباشد، همه آن را ستایش میکنند اما بیشتر مردم به آن عمل نمینمایند [1].
و اما یک سوال
پس از شرح مختصر حکمت این سوال مطرح میگردد که آدمی چطور میتواند پارسا باشد اما آن را نهان ساخته و آشکار نکند؟ جواب این سوال کاملا روشن است. شخص پارسا در اجتماع شبیه به دیگر افراد رفتار مینماید به طور مثال از لحاظ پوشش، لباسی ساده و معمولی به تن میکند نه تن پوشی زاهدانه و غیر معمول.
در انتها لازم است ذکر شود، آنکس که به پارسایی خویش مفتخر است و آن را هویدا و نمایان میسازد، زاهد حقیقی نیست زیرا دلبسته شدن به پرهیزگاری، مفتخر شدن به آن و جذب و جلب نظر انسانها با استفاده از آن، دقیقا نشان دهندهی رغبت به این دنیا است و بر ضد پرهیزگاری و پارسایی است.
منبع:
[1] غرر الحکم، ح 6054
سوره حدید- آیه 23
- تلاوت ترتیل آیه 23 سوره حدید – استاد منشاوی
لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ
این بخاطر آن است که برای آنچه از دست دادهاید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید؛ و خداوند هیچ متکبّر فخرفروشی را دوست ندارد!