در این مطلب به ادامه تفسیر آیات سوره مبارکه علق که اولین سوره نازل شده بر حضرت محمد (ص) میباشد و در مطلب پیشین با عنوان «تفسیر سوره مبارکه علق – بخش اول» به شرح و تفسیر آیات ابتدایی آن پرداخته شد، میپردازیم.
سوره علق
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ (1) خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ (2) اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ (3) الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ (4) عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ (5) كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى (6) أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى (7) إِنَّ إِلَى رَبِّكَ الرُّجْعَى (8) أَرَأَيْتَ الَّذِي يَنْهَى (9) عَبْدًا إِذَا صَلَّى (10) أَرَأَيْتَ إِنْ كَانَ عَلَى الْهُدَى (11) أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوَى (12) أَرَأَيْتَ إِنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّى (13) أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى (14) كَلَّا لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِيَةِ (15) نَاصِيَةٍ كَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ (16) فَلْيَدْعُ نَادِيَهُ (17) سَنَدْعُ الزَّبَانِيَةَ (18) كَلَّا لَا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ (19)
به نام خداوند بخشنده مهربان. بخوان به نام پروردگارت که خلق نمود (1) همان که انسان را از علق (خون بسته) آفرید (2) بخوان و پروردگار تو کریمترین کریمان عالم است (3) همان که به وسیله قلم تعلیم نمود (4) و به انسان آنچه را که نمیدانست آموخت (5) اینگونه نیست (که آدمی شاکر و سپاسگزاز باشد) به یقین انسان سرکشی میکند (6) از اینکه خویش را غنی و بی نیاز ببیند (7) بدون شک بازگشت به سوی پروردگار توست (8) آیا شخصی که نهی میکند را دیدی؟ (9) بندهای را زمانی که نماز میخواند (10) مرا خبر ده اگر این بنده به طریق هدایت باشد (11) یا مردم را به پرهیزگاری امر دهد (12) به من خبر ده اگر (این سرکش) حق را منکر گردد و به آن پشت نماید (آیا سزاوار مجازات الهی نمیباشد)؟! (13) آیا او ندانست که خداوند (تمامی اعمال او را) میبیند؟ (14) چنان نیست که او میپندارد، اگر که از کار خویش دست بر ندارد، ناصیهاش (موی پیشانی) بگیریم (موی پیش سر او را گرفته و به سمت عذاب خواهیم کشاند) (15) موی پیش سر دروغگوی خطاکار را (16) سپس هر که را میخواهد صدا بزند (تا او را کمک کند) (17) ما هم به زودی ماموران جهنم را صدا میزنیم (تا او را در جهنم اندازند) (18) چنان نیست (که آن سرکش و طغیانگر میپندارد)، هیچگاه او را اطاعت نکن، و سجده کن و (به خداوند) نزدیک شو (19)
ادامه تفسیر آیات سوره مبارکه علق
در ادامه تفسیر سوره علق به آیه سوم میرسیم در این آیه خداوند متعال برای تاکید و در ادامه آیات یک و دو میفرماید: بخوان که رَب تو از هر بخشندهای بخشندهتر است و از هر ارجمند و بزرگواری، ارجمندتر.
برخی مفسرین اعتقاد دارند که واژه «اقراء» ذکر شده در این آیه برای تاکید کلمه «بخوان» یا همان «اقراء» در آیات نخست است. برخی دیگر بیان نمودهاند که با «اقراء» قبل متفاوت میباشد و در آیه اول مقصود قرائت شخص پیامبر (ص) برای خویش است و در آیه سوم قرائت آمده برای مردم میباشد. اما تاکید بهتر و مناسبتر است چرا که هیچگونه دلیلی برای تفاوت این دو وجود ندارد.
در هر صورت تعبیر و تفسیر این آیه جوابی است به سخن رسول خدا (ص) در پاسخ ایشان به فرشته وحی آنجا که فرمودند: من قرائت کننده نمیباشم، به این معنا که از برکت حق تعالی که بسیار بخشنده و بزرگوار است تو بر قرائت توانایی داری.
در ادامه و در آیات چهار و پنج سوره خداوند متعال به توصیف پروردگاری که بخشندهترین است، میپردازد و بیان میکند: همان که به وسیله قلم تعلیم نمود، و به انسان آنچه را که نمیدانست آموخت [1].
در واقع میتوان این گونه گفت که این آیهها نیز خود پاسخی به همان سخن حضرت محمد (ص) میباشند و این مفهوم را میرسانند که همان پروردگاری که به وسیله قلم آدمیان را تعلیم نمود و به انسان که برترین مخلوقات است هر آنچه را که نمیدانست، یاد داد، توانایی و قدرت این را دارد که به بندهای اُمی و درس نخوانده و مکتب نرفتهای همچون تو قرائت آموزد.
آیه «الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ» را به دو صورت میتوان معنا کرد: اول اینکه پروردگار متعال نوشتن و کتاب را به آدمی یاد داد و توانایی این امر شگرف را که مبدأیت تاریخ بشر و سرچشمهی همهی علوم، فرهنگها (تمدنها) و فنون است را در او نهادینه کرد. دوم اینکه مقصود این است که علوم مختلف را از این طریق و به وسیله قلم به آدمی یاد داد.
به هر حال این آیه بر اساس تفسیری به معنای تعلیم و کتابت میباشد و طبق تفسیری دیگر به معنای دانش و علومی است که به وسیله نوشتن به آدمی رسیدهاند. البته که این تعبیر و تفسیر بسیار پُر معنا است که در لحظات بسیار حساس اولین وحی و در این آیههای عظیم و پُر معنا انعکاس یافته است.
در آیه ششم و هفتم و در تعقیب آیات پیشین حق تعالی میفرماید: اینگونه نیست (که آدمی شاکر و سپاسگزار باشد) به یقین انسان سرکشی میکند، از اینکه خویش را غنی و بی نیاز ببیند.
همانطور که مشاهده کردید در آیههای قبلی اشارهای به برخی از نعمات مادی و همچنین معنوی که به انسانها از سوی خداوند عطا گردیدهاند، شد و مقتضی نعمتی این چنین بزرگ و گسترده شُکر انسان و تسلیم بودن او در مقابل پروردگار است. خداوند در اینجا بیان میکند که اینگونه نیست که نعمات الهی روح سپاسگزاری را همواره در آدمی زنده میدارد، چرا که او به طور قطع سرکشی میکند چرا که خویش را غنی و بی نیاز میبیند.
در حقیقت این طبیعت اغلب انسانها میباشد، طبیعت آدمهایی که پروش یافته مکتب عقل و وحی نیستند. آنان زمانی که خویش را بی نیاز میبینند سرکشی میکنند. آنها نه خدای بزرگ را بنده هستند و نه دستورات و احکامی که از سوی او وضع شدهاند را به رسمیت میشناسند. این افراد نه در حق و عدل مراعات میکنند و نه به ندای وجدان خویش گوش میسپارند.
نه انسان کاملا غنی و بی نیاز است و نه هیچ موجود و مخلوقی دیگر. زیرا تمامی آفریدهها نیازمند لطف خداوند و نعمات او هستند و اگر که آنی لطف او قطع گردد بدون شک تمامی مخلوقات در همان لحظه نیست میشوند. اما آدمی گاهی به اشتباه خود را غنی میبیند و چه زیبا خداوند آن را بیان نمود چرا که حق تعالی نفرموده که بی نیاز میگردد بلکه بیان داشته که آدمی خود را بی نیاز میبیند.
برخی از مفسران اعتقاد دارند که مقصود از انسان در این آیه «ابوجهل» میباشد که از همان ابتدای دعوت به اسلام با رسول الله (ص) مخالفت کرد. البته که انسان در اینجا معنا و مفهوم کلیتر دارد و شخص ابوجهل از مصادیق آن است.
در هر صورت اینگونه به نظر میآید که هدف این است که پیامبر (ص) انتظار نداشته باشد مردم دعوت او را به سرعت بپذیرند و میبایست خود را برای مخالفت سرکشان آماده نماید و آگاه باشد که مسیری پر پیچ و خمی در پیش است.
منابع:
[1] آیات چهارم و پنجم سوره علق
- تلاوت ترتیل سوره علق – استاد منشاوی