در این مطلب و در ادامه دو مطلب قبل که به تفسیر آیاتی چند از آیههای سوره مبارکه علق پرداخته شد، به شرح و تفسیر بخشی دیگر از آیات نورانی و آموزنده این سوره که نخستین وحی مُنزل بر پیامبر اکرم (ص) بنا بر نظر بیشتر فقها و اندیشمندان اسلامی است، بپردازیم. سوره علق در شهر مکه نازل شده است. از 19 آیه تشکیل شده و جزو مفصلات میباشد. در این سوره حق تعالی به موضوعات مختلف اشاره نموده است، نخست به فرمان قرائتی که در شب بعثت به پیامبر داده شد اشاره میکند. سپس از خلقت آدمی با آن همه عظمت از خونی بی ارزش سخن به میان میآورد و در ادامه از کامل گشتن آدمی در زیر سایه لطف و رحمت کردگار که به او هر آنچه مورد نیازش است را یاد داده است، سخن میگوید. سپس به آن دسته از انسانها که ناسپاس و طغیانگر و سرکش هستند، اشاره مینماید و از کیفر بسیار سخت افرادی که مانع کارهای خوب و هدایت میشوند سخن میگوید و در انتها به سجده نمودن و تقرب به درگاه احدیت امر مینماید.
سوره مبارکه علق
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ (1) خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ (2) اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ (3) الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ (4) عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ (5) كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى (6) أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى (7) إِنَّ إِلَى رَبِّكَ الرُّجْعَى (8) أَرَأَيْتَ الَّذِي يَنْهَى (9) عَبْدًا إِذَا صَلَّى (10) أَرَأَيْتَ إِنْ كَانَ عَلَى الْهُدَى (11) أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوَى (12) أَرَأَيْتَ إِنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّى (13) أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى (14) كَلَّا لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِيَةِ (15) نَاصِيَةٍ كَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ (16) فَلْيَدْعُ نَادِيَهُ (17) سَنَدْعُ الزَّبَانِيَةَ (18) كَلَّا لَا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ (19)
به نام خداوند بخشنده مهربان. بخوان به نام پروردگارت که خلق نمود (1) همان که انسان را از علق (خون بسته) آفرید (2) بخوان و پروردگار تو کریمترین کریمان عالم است (3) همان که به وسیله قلم تعلیم نمود (4) و به انسان آنچه را که نمیدانست آموخت (5) اینگونه نیست (که آدمی شاکر و سپاسگزار باشد) به یقین انسان سرکشی میکند (6) از اینکه خویش را غنی و بی نیاز ببیند (7) بدون شک بازگشت به سوی پروردگار توست (8) آیا شخصی که نهی میکند را دیدی؟ (9) بندهای را زمانی که نماز میخواند (10) مرا خبر ده اگر این بنده به طریق هدایت باشد (11) یا مردم را به پرهیزگاری امر دهد (12) به من خبر ده اگر (این سرکش) حق را منکر گردد و به آن پشت نماید (آیا سزاوار مجازات الهی نمیباشد)؟! (13) آیا او ندانست که خداوند (تمامی اعمال او را) میبیند؟ (14) چنان نیست که او میپندارد، اگر که از کار خویش دست بر ندارد، ناصیهاش (موی پیشانی) بگیریم (موی پیش سر او را گرفته و به سمت عذاب خواهیم کشاند) (15) موی پیش سر دروغگوی خطاکار را (16) سپس هر که را میخواهد صدا بزند (تا او را کمک کند) (17) ما هم به زودی ماموران جهنم را صدا میزنیم (تا او را در جهنم اندازند) (18) چنان نیست (که آن سرکش و طغیانگر میپندارد)، هیچگاه او را اطاعت نکن، و سجده کن و (به خداوند) نزدیک شو (19).
ادامه تفسیر سوره علق
در این بخش و در ادامه تفسیر آیات سوره علق [1] به آیه هشتم سوره میرسیم، آنجا که حق تعالی میفرماید: بدون شک بازگشت به سوی پروردگار توست. در واقع خداوند متعال در این آیه فرد طغیانگر و سرکشی که کاملا خود را غنی و بی نیاز میبیند را مورد تهدید قرار داده و بیان میدارد که بازگشت تمامی مخلوقات به سوی حق تعالی است و خداوند است که سرکشان را مجازات نموده و به سزای اعمال و رفتارشان خواهد رساند.
همانطور که بازگشت تمامی آفریدهها به سوی حق تعالی است، و میراث آسمانها و زمین برای ذات مقدس اوست [2]، در ابتدا نیز همه چیز از سمت او بوده است، پس با این اوصاف جای آن نیست که آدمی خود را بی نیاز دیده و غرور سر تا پای وجودش را فرا بگیرد و سرکشی و طغیان نماید.
سپس خداوند متعال در آیه نهم به بخشی از اعمال افراد سرکش و مغرور که ممانعت و جلوگیری از در پیش گرفتن راه حق، مسیر هدایت و پرهیزگاری میباشند، اشاره کرده و میفرماید که آیا فردی اینچنین (ناهی و مانع) سزاوار عذاب و مجازات الهی نیست؟!
در روایات این چنین ذکر شده که ابو جهل از اطرافیان خویش پرسید که آیا محمد (ص) در بین شما نیز (برای سجده در برابر خدا) صورت خود را بر خاک قرار میدهد؟ در جوابش گفتند: بلی، گفت که سوگند به هر آنچه که ما به آن قسم میخوریم اگر که او را آنگونه ببینم با پایم گردنش را له میکنم! اطرافیانش گفتند که ببین او در آنجا در حال ادا کردن نماز است.
ابوجهل به سوی جایی که آنان اشاره کردند حرکت کرد تا طبق گفتهاش گردن رسول خدا (ص) را له نمایید، اما زمانی که نزدیک شد، به عقب برگشت و با دست خود گویی چیزی را از خود میراند و دور میسازد. اطرافیانش به او گفتند که این چه وضعی است؟ در جواب آنان گفت: در حال نزدیک شدن به او بودم که ناگهان در بین من و او خندقی از آتش را مشاهده کردم و منظرهای دهشتناک، همچنین بال و پرهایی را دیدم.
در همین حین بود که حضرت محمد (ص) فرمودند: سوگند به آنکه جانم در دست اوست، اگر که او به من نزدیک شده بود ملائکه خداوند جسم او را تکه تکه میکردند و اعضای او را میربودند! در همین هنگام بود که آیات فوق بر دل و جان پیامبر (ص) نازل گشتند.
پس بر اساس روایت گفته شده مشخص میشود که این آیه در ابتدای بعثت نازل نشده است و زمان نزول آن وقتی بود که دعوت اسلام آشکار شده بود و به همین دلیل است که عدهای اعتقاد دارند از سوره علق تنها پنج آیه اول آن در ابتدای بعثت نازل شدهاند و آیههای بعدی در سالهای بعد و با فاصلهای قابل ملاحظه نازل گشتهاند. البته باید گفت که شأن نزول بیان شده هیچگاه مانعی برای گستردگی مفهوم آیه تلقی نمیشود.
در آیات بعدی خداوند متعال برای تاکید بیشتر میفرماید: مرا خبر ده اگر این بنده به طریق هدایت باشد، یا مردم را به پرهیزگاری امر نماید، به من خبر ده اگر (این سرکش) حق را منکر گردد و به آن پشت نماید (آیا سزاوار مجازات الهی نمیباشد)؟! آیا او ندانست که خداوند (تمامی اعمال او را) میبیند؟ و تمامی آنها را برای حساب و کتاب ثبت و ضبط مینماید؟
تعبیر کردن به قضیه شرطیه در آیاتی که بیان شدند به این موضوع اشاره دارد که این فرد سرکش و مغرور حداقل این احتمال را باید از نظر بگذراند که رسول الله (ص) بر مسیر هدایت است و دعوت او دعوت به سمت پرهیزگاری میباشد. چرا که این گمان و احتمال خود بازدارندهای برای طغیان و سرکشی است. پس معنا و مفهوم آیات ذکر شده تردید در دعوت حضرت (ص) به سمت پرهیزگاری و تقوا نمیباشد.
برخی از مفسران قرآن ضمیر به کار رفته در «کان» و « أَمَرَ» را به فرد نهی کننده نظیر ابوجهل مرتبط دانستهاند پس مفهوم آیات اینگونه میشود: اگر که او هدایت را پذیرا باشد و به جای ممانعت از نماز دعوت به پرهیزگاری و تقوا کند، چقدر برای او خوب و مفید میباشد؟
البته که تفسیر اول بهتر است.
ادامه دارد …
منابع:
[1] آیات ابتدایی سوره علق در دو مطلب «تفسیر سوره علق – بخش اول» و «تفسیر سوره علق- بخش دوم» تفسیر شدهاند.
[2] برگرفته از آیه 180 سوره آل عمران
- تلاوت ترتیل سوره علق – احمد خلیل شاهین