در اسلام حقوقی برای افراد مختلف بیان گردیده که ادا کردن آنها توسط دیگران امری لازم است (برخی از حقوق مستحب و برخی دیگر به سبب اهمیت ضروری و واجب هستند) همچون حق پدر و مادر بر فرزندان، حق همسایهها بر یکدیگر، حق آموزگار برآموزنده، حق بردارن دینی و حقوقی از این دست. حقوق فرزندان بر پدر و مادر یکی دیگر از حقهای مهم و ذکر شده در تعالیم دینی است که در پرتو آن میبایست پدر و مادر وظایفی را که در ارتباط با فرزندان به آنها محول شدهاند را درست انجام دهند. انتخاب اسم برای فرزندان یکی از این وظایف است که بر والدین مسلمان است که انتخابی درست و شایسته داشته باشند. در واقع مستحب است که پدر و مادر آن هنگام که فرزندشان به دنیا میآید برایش نامی نیک، زیبا و شایسته انتخاب کنند و از انتخاب نام زشت، بی معنی و بدون محتوا که موجب هتک حیثیت آن شخص در آینده میگردد، حذر کنند چرا که اسم هر فرد از بدو تولد تا زمان مرگ او را همراهی خواهد کرد و بالطبع بر شخصیت فردی و همچنین اجتماعی او تاثیر خواهد گذاشت. در این باره از ائمه اطهار علیهم السلام احادیثی روایت شده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد.
انتخاب اسم برای فرزند در کلام پیامبر (ص)
- إنَّ أوَّلَ ما يَنحَلُ أحَدُكُم وَلَدَهُ: الاسمُ الحَسَنُ ، فَلْيُحَسِّنْ أحَدُكُمُ اسمَ وَلَدِهِ [1].
همانا اولین چیزی که هر یک از شما به فرزند خود پیشکش مینماید، اسم نیکو میباشد، پس هر کدامتان اسمی نیکو و خوب بر فرزند خود قرار دهد و برایش انتخاب نماید.
- سَمُّوا أولادَكُم أسماءَ الأنبياءِ [2].
نام پیامبران را بر فرزندان خویش قرار دهید و بدان نامها بنامید.
- مِنْ حـَقِّ الْوَلَدِ عَلى والِدِهِ ثـَلاثَةٌ: يُحْسِنُ اسْمَهُ وَ يُعَلِّمُهُ الْكِتابَةَ وَ يُزَوِّجُهُ اِذا بَلَغَ. [3]
از جمله حق فرزند بر پدر سه چیز است: نام نیک، آموزش کتابت (نوشتن) و همسر گرفتن برای او هنگامی که بالغ شد.
- سَمُّوا اَسْقاطَـكُمْ فَاِنَّهُمْ مِنْ اَفراطِكُمْ [4].
برای فرزندان سقط شده خویش نام انتخاب کنید چرا که آنها پیشآهنگان شما (به سمت بهشت) میباشند.
- اِنَّكُمْ تُدْعَوْنَ يَوْمَ الْقِيامَةِ بِاَسْمائَكُمْ وَ اَسْماءِ آبائِكُم، فَاَحْسِنُوا اَسْمائَكُمْ [5].
شما در روز قیامت به نامهایتان و نام پدرانتان صدا زده میشوید، پس نامی نیک برای خویش انتخاب کنید.
- اِسْتَحْسِنُوا اَسْمـائَكُمْ فَاِنَّكُمْ تُدْعَوْنَ بِها يَوْمَ الْقيامَةِ قُمْ يا فُلانَ بنِ فُلانٍ اِلى نُورِكَ [6].
نام نیک بر خود قرار دهید (انتخاب کنید) چون که در روز قیامت به آن نامها صدا زده میشوید (و به شما خطاب میگردد)، ای فلانی فرزند فلانی به پا خیز و به سمت نور خویش حرکت نما.
- اُدْعُوا اِخْوانَكُمْ بِاَحْسَنِ اَسْمائِهِمْ وَ لا تـَدْعُوهُمْ بِالاَْلْقـابِ [7].
برادرانتان را (برادر دینی) را با بهترین نام آنها صدا کنید و با القاب (زشت) آنان را نخوانید.
- اَحَبُّ الاَْسْماءِ اِلَى اللّه ِ عَبْدُاللّه ِ وَ عَبْدُ الرَّحْمنِ [8].
دوست داشتنیترین اسمها در نزد خداوند متعال، عبدالله و عبدالرحمن میباشند.
- ما مِنْ مائِـدَةٍ وُضِعَـتْ فَقَعَدَ عَلَيْها مَنِ اسْمُهُ مُحَمَّدٌ اَوْ اَحْمَدَ اِلاَّ قُـدِّسَ ذلِكَ الْمَنْزِلُ فى كُلِّ يَوْمٍ مَرَّتَيْنِ [9].
هیچ سفرهای پهن نشد که فردی به اسم محمد یا احمد بر سر آن نشسته باشد جز اینکه آن خانه در هر روز دو بار تقدیس گردد.
- لا تُسَمُّوا اَوْلادَكُمْ اَلْحَكَمَ وَ لا اَبَا الْحَكَمِ فَاِنَّ اللّه َ هُوَ الْحَكَمُ [10].
فرزندان خویش را «حَکَم» و «ابا الحَکَم» ننامید چرا که تنها خداوند حکَم میباشد. به این معنا که این نام ویژه خداوند است.
نامگذاری فرزندان در کلام ائمه اطهار (ع)
امام علی (ع)
- ما مِنْ اَهْلِ بَيْتٍ فيهِمْ اسْمُ نَبِىٍّ اِلاَّ بَعَثَ اللّه ُ اِلَيْهِمْ مَلَكا يُقَدِّسُهُمْ بِالْغَداةِ وَالْعَشِىِّ [11].
هیچ خانوادهای نیست که در بین آنها اسم پیامبری باشد مگر اینکه حق تعالی مَلکی را بر آنها قرار میدهد که صبح و شام آنان را تقدیس نماید.
امام محمد باقر (ع)
- اِنَّ اَبْغَضَ الاَْسْماءِ اِلَى اللّه ِ حارِثٌ وَ مالِكٌ وَ خالِدٌ [12].
همانا مغبوضترین اسمها در نزد حق تعالی حارث، مالک و خالد میباشند.
- اِنَّ الشَّيْطانَ اِذا سَمِعَ مُنادِيا يُنادِىِ بِاسْمِ عَدُّوٍ مِنْ اَعْدائِنا اِهْتَزَّ وَاخْتالَ [13].
همانا شیطان اگر که بشنود صدا کنندهای اسم یکی از دشمنان ما را صدا بزند و او بشنود (از شادی) به جنب و جوش افتاده و فخر فروشی میکند.
- عَنْ اَبى جَعْفِرٍ عليه السلام فى حَدِيثٍ اَنَّهُ قالَ لاِبْنٍ صَغِيرٍ: مَا اسْمُكَ؟ قالَ: مُحَمَّدٌ، قالَ: بِمَ تُكَنّى؟ قالَ: بِعَلىٍّ فَقالَ اَ بُو جَعْفَرٍ عليه السلام : لَقَدْ احْتَظَرْتَ مِنَ الشَّيْطانِ اِحْتِظارا شَدِيدا، اِنَّ الشَّيْطانِ اِذا سَمِعَ مُنادِيا يُنادى يا مُحَمَّدٌ اَوْ يا عَلِىُّ ذابَ كَما يَذُوبُ الرَّصاصُ [14].
از امام باقر (ع) روایت شده که ایشان به پسر خردسالی فرمود: اسمت چیست؟ آن کودک پاسخ داد: محمد، حضرت دوباره فرمود: کنیهات چیست؟ آن پسرک خردسال گفت: علی. امام باقر (ع) فرمودند: تو به شدت از شیطان دور گشتهای چرا که شیطان آن زمان که بشنود فردی صدا بزند ای محمد یا ای علی، ذوب میگردد آنگونه که مس ذوب میشود.
امام جعفر صادق (ع)
- لا يُولَدُ لَنا وَلَدٌ اِلاّ سَمَّيْناهُ مُحَمَّدا، فَاِذا مَضى سَبْعَةُ اَيّامٍ فَاِنْ شِئْنا غَيَّرْنا وَ اِلاَّ تَرَكْنا [15]
هیچ فرزندی برایمان متولد نمیشد مگر اینکه نامش را محمد قرار میدهیم تا هفت روز از تولد او بگذرد، پس از هفت روز اگر که تمایل داشتیم آن را تغییر میدهیم در غیر این صورت همان اسم باقی میماند.
- عَنْ اَبى عَبْدِاللّهِ عليه السلام اَنَّ النَّبِىَّ صلي الله عليه و آله قالَ: مَنْ وُلِدَ لَهُ اَرْبَعـَةُ اَوْلادٍ لَمْ يُسَمَّ اَحَدَهُمْ بِاسْمى فَقَدْ جَفانى [16].
از امام صادق (ع) نقل شده که ایشان میفرماید: همانا پیامبر اکرم (ص) فرمودند: هر کس که چهار فرزند برای او متولد شود و یکی از آنان را به اسم من نام نگذارد به من جفا نموده است.
امام رضا (ع)
- سَمِّهِ بِاَحْسَنِ الاِْسْمِ وَ كَنِّهِ بِاَحْسَنِ الْكُنى، وَ لا تُكَنَّ بِاَبِى عيسى وَ لابِاَبِى الْحَكَمِ وَ لابِاَبِى الْحارِثِ ولابِاَبِى الْقاسِمِ اِذا كانَ الاِْسْمُ مُحَمَّدا، وَ سَمِّهِ يَوْمَ السّابِـعِ [17].
فرزند را به نیکوترین نام و بهترین کنیه نامگذاری کنید و اسم او را ابو عیسی، ابو حَکم و ابو حارث انتخاب مکن و اگر که نام او محمد است کنیه او را ابو قاسم مگذار و او را روز هفتم نامگذاری کن.
- اَلْبَيْتُ الَّذِى فيهِ مُحَمَّدٌ يُصْبِـحُ اَهْلُهُ بِخَيْرٍ وَ يُمْسُونَ بِخَيْرٍ. [18]
خانهای که در آن نام محمد است صبح و شامشان به نیکی خواهد گذشت (صبح را به خیر و شب را به خیر خواهند بود).
منابع:
[1] بحار الانوار: 20/130/104
[2] مکارم الاخلاق: 1626/474/1
[3] مکارم الاخلاق، ص 220
[4] کنز العمال، ج 16، ص 420، ح 45214
[5] همان، ص 418، ح 45201
[6] وسائل الشیعه، ج 15، ص 123
[7] کنز الاعمال، ج 16، ص 421، حدیث 45219
[8] همان، ح 45194
[9] وسائل الشیعه، ج 15، ص 127
[10] بحار الانوار، ج 104، ص 129
[11] ثواب الاعمال و عقابها، ص 301
[12] وسائل الشیعه، ج 15، ص 130
[13] همان
[14] همان، ص 126
[15] همان، ص 125
[16] وسائل الشیعه، ج 15، ص 126
[17] بحار الانوار، ج 104، ص 130
[18] وسائل الشیعه، ج 15، ص 127