حضرت داوود و سلیمان نبی علیهم السلام دو تن از انبیأ الهیاند که خداوند برای هدایت قوم بنی اسرائیل مبعوث نموده بود. داوود (ع) پدر حضرت سلیمان میباشد و خداوند به او و سلیمان به جز علم، حکمت، قضاوت و رسالت، فرمانروایی و پادشاهی عطا کرده بود. خداوند متعال آیههایی از قرآن مجید را به بیان بخشهایی از حیات آنان اختصاص داده است تا مردمان نکات آموزندهای نهفته در آنها را چراغ راه خویش برای دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی قرار دهند. در این مطلب به یکی از رخدادهای مرتبط با این دو پیامبر بزرگوار که در قرآن کریم به آن اشاره گردیده (آیات 78 و 79 سوره انبیاء) یعنی داوری و قضاوت حضرت سلیمان، به شکلی داستان وار خواهیم پرداخت.

داوری و قضاوت سلیمان نبی
روزی روزگاری در عصر فرمانروایی داوود پیامبر (ع)، در آن زمان که او علاوه بر کشور داری به امر قضاوت نیز مشغول بود و به داوری عادل مشهور بود، مردی به نزدش آمد و گفت: تو عادلانهترین داوریها را میکنی از تو میخواهم در رخدادی که برای من پیش آمده به عدل و به صورت کامل قضاوت نمایی و حکم دهی. داوود علیه السلام از او پرسید که چه اتفاقی افتاده است؟ آن مرد گفت: من باغ انگور سرسبز و پر محصولی را صاحب هستم، نیمه شب گذشته، زمانی که داشتم استراحت میکردم گوسفندان شخصی به باغ من وارد شد و تمامی محصول من را خوردهاند. اکنون به نزد تو آمدم تا از صاحب گوسفندان شکایت کنم و تو به عدل داوری کنی.
داوود پس از شنیدن سخنان آن مرد گفت: صاحب گوسفندان باید تمامی گوسفندانش را در مقابل خسارتی که به باغ تو رسانده است، به تو بدهد تا ضرر جبران شود.
سلیمان نبی (ع) در نزد پدر حضور داشت و حکم عادلانه او را نیز شنید اما به ذهن او حکم و نظری دیگر رسید که نسبت به حکم پدر بهتر مینمود.
پس با کمال احترام رو به پدر خویش (داوود (ع)) کرد و گفت: پدر جان حکمی که صادر کردید، درست و کامل است، ولی به ذهن من حکم و راه حل دیگری رسیده، اجازه میدهید که آن را بیان کنم؟
داوود (ع) به سلیمان که کوچکترین فرزندش بود اجازه داد تا در این مورد داوری کند.
پس سلیمان نبی (ع) گفت: لازم است گوسفندان به صاحب باغ داده شوند تا از آنان امرار معاش کند و روزگار بگذراند اما در مقابل نیز میبایست باغی که بی محصول شده به صاحب گوسفندان داده شود تا به ترمیم آن بپردازد. پس از مدتی که باغ ترمیم شد و درختان ثمره دادند، گوسفندان و باغ به صاحبان اصلی خود باز گردانده میشوند [1].
حضرت داوود (ع) پس از شنیدن نظر و پیشنهاد سلیمان (ع)، به او آفرین گفت و حکمی که فرزندش داده است را به عنوان حکم و نظر نهایی بیان نمود.

آیات قرآنی مرتبط و نکات نهفته در آنها
و به یاد آر داوود و سلیمان را زمانی که درباره کشتزاری که گوسفندان بی شبانی که هنگامه شب در آن چریده بودند و آن را تباه ساختند، قضاوت و داوری میکردند و ما به حکم آنها گواه بودیم (78) ما (نظر و رأی واقعی) را به سلیمان فهماندیم و به هر یک از آنها شایستگی قضاوت و علم بسیار عطا نمودیم و کوهها و پرندگان را مسخر داوود نمودیم که با او تسبیح خدا را میکردند و ما این کار را انجام دادیم (79) [2].
و اما از نکاتی که در این دو آیه و داستانی که بیان گردید نهفتهاند میتوان به موارد زیر اشاره کرد [3]:
- قضاوت و داوری از شئون پیغمبری است.
- جبران خسارت تنها در موارد عمد نمیباشد.
- قضات همواره باید خداوند را بر احکامی که میدهند شاهد بگیرند.
- هیچگاه فهم درست بدون عنایت پروردگار ممکن نیست.
- تمامی موجودات دارای شعور بوده و خداوند را تسبیح میکنند.
- با دقت در این آیات میتوان متوجه شد که میبایست احترام به پدر، حتی در ترتیب بیان نام آنها رعایت گردد.
منابع:
[1] برگرفته از الفقیه، ج 3، ص 57
[2] سوره انبیاء، آیات 78 و 79
[3] برگرفته از تفسیر نور
- تلاوت ترتیل آیه 78 سوره انبیاء – سعود شریم
وَدَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَكُنَّا لِحُكْمِهِمْ شَاهِدِينَ
و داوود و سلیمان را (به خاطر بیاور) هنگامی که درباره کشتزاری که گوسفندان بی شبان قوم، شبانگاه در آن چریده (و آن را تباه کرده) بودند، داوری میکردند؛ و ما بر حکم آنان شاهد بودیم.