و با رحلت حضرت محمد (ص) در میان امت بر سر جانشینیاش و خلافت جامعه مسلمان اختلاف پیش آمد و این خود مبدا و شروعی بود برای ایجاد فرقههای مختلف در دین مبین اسلام. در واقع اگر چه پیامبر اکرم (ص) در طول دوران حیات خویش بارها به جانشینی علی ابن طالب علیه السلام پس از خود اشاره و تاکید کرده بود. اما بعد از رحلتشان امت اسلامی به سه فرقه تقسیم شدند: فرقه ای که زیر بنا و هستهی اصلی مذهب تشیع است و باورشان این است که امام علی (ع) بر اساس تاکید پیامبر (ص) و ادله محکم، خلیفه و امام پس از رسول الله (ص) است. گروه و فرقهای دیگر که از انصار بودند و ریاست را برای خویش میخواستند در آن دوران سعد بن عباده خزرجی را برای بیعت کردن مناسب میدیدند و گروهی دیگر ابوبکر بن ابی قحافه که صحابی پیامبر (ص) بوده را برای خلافت و جانشینی انتخاب کرده بودند. دو فرقهی انصار و آنان که ابوبکر بن ابی قحافه را مناسب میدانستند در سقیفه بنی ساعده گرد هم آمدند و پس از مشورت، مخالفتها، آوردن ادله و … ابوبکر را در نهایت برای خلافت انتخاب نمودند و افرادی که در آنجا حضور داشتند با وی به عنوان خلیفه پیامبر (ص) بیعت کردند. پس از ابوبکر، عمر بن خطاب، عثمان بن عفان و در آخر علی ابن ابی طالب (ع) به خلافت رسیدند. آنهایی که پس از رحلت پیامبر (ص) و بر اساس دلایل محکم و استوار بر روی امامت و خلافت علی (ع) مانده بودند همچون مقداد و سلمان فارسی زمانی که ایشان نیز به خلافت رسیدند و دیگر مسلمانان با ایشان بیعت نمودند، همچنان بر عقیده و باور خود ماندند و به خود از همان ابتدا لقب تشیع یا همان شیعه را دادند. گفته شده که شیعیان در زمان سه امام و پیشوای نخست انشعاباتی نداشتند و فرقههایی در میانشان ایجاد نشد اما پس از آن فرقههایی پدید آمدند که گفته شده تعداد آنها به صد فرقه نیز میرسد. البته احتمال میرود این گفتار بدین سبب باشد که عمده فرقههایی که ایجاد شدهاند برای پس از به شهادت رسیدن امام حسین (ع) و امامت دیگر پیشوایان دینیمان بوده است زیرا در زمان سه پیشوای اول نیز گروههایی به وجود آمدند از جمله: سبائیه که از فرق غُلات (آنها که درباره امامان غلو آمیز رفتار میکنند و سخن میگویند تا جایی که مقام خدایی یا نبوت را به آنان نسبت میدهند)، کیسانیه (که سنگ بنای آن پس از شهادت امام علی (ع) گذاشته شد و برخی پس از شهادت ابا عبدالله الحسین (ع) به آن پیوستند) و جارودیه. در ادامه مطلب فرقه های ایجاد شده در مذهب تشیع را بررسی میکنیم.
فرقه های ایجاد شده در مذهب تشیع
فرقه های ایجاد شده در تشیع در زمان سه پیشوای نخست مذهب تشیع
-
فرقه معتقد بر واجب الطاعه بودن علی (ع)
این گروه اطاعت از امام علی (ع) را واجب میدانستند و معتقد بودند که مردم لازم است فرمان و دستورات او را قبول کرده و دین مبین اسلام را پس از رسول خدا (ص) از او بگیرند. امامت و پیشوایی را به سبب عصمت، علم، زهد و تاکید پیامبر (ص)در زمانهای مختلف همچون غدیر خم حق ایشان و اولاد او از حضرت فاطمه (س) که معصوم هستند و بری از هر عیب، میدانستند. آنان میگفتند که هر کس ولایت علی (ع) را قبول کند نجات یافته و هر کس ولایت را از غیر او بگیرد گمراه و مشرک است و هر آنکه با او عداوت نماید کافر است و هلاک میگردد [1]. این گروه تا شهادت حضرت بر سر اعتقاد خودشان ماندند.
-
فرقهای که به برتر بودن امام علی (ع) از لحاظ فضل و علم معتقد بودند.
این فرقه اگر چه به فضل، علم، شجاعت، سخاوت، پارسایی و زهد اعتراف کرده و امام علی (ع) را برتر میدانستند اما امامت و خلافت ابوبکر و عمر را نیز جایز بر شمردهاند و اظهار داشتند که امام (ع) امر خلافت را با رضایت به آنها سپرده است و در بیعت با آنها اکراهی نداشته است. پس ما هم به خلافت آنان راضی هستیم و به جز این جواز امر دیگری را نداریم. این افراد را میتوان نخستینهای فرقه بتریه معرفی کرد. [2]
-
جارودیه
این افراد که برتری امام (ع) را قبول داشتند بر این باور بودند که مقام و جایگاه خلافت و امامت از آن علی (ع) است و جایز نیست فردی دیگر آن را بگیرد و بیان داشتند که آنهایی که ایشان را از مقام خویش دور ساختند کافر شدند و امت مسلمان نیز به سبب بیعت ننمودن با ایشان کافر گشتهاند. آنها همچنین بیان داشتند که امامت پس از ایشان به حسن (ع)، سپس به حسین (ع) و بعد از آن طبق شورا به فرزندان آن دو بزرگوار میرسد و هر آنکس از آنان قیام نماید امامت برای اوست. زیدیه از همین فرقه به وجود آمده و منشعب گشته است. [3]
-
سبائیه
سبائیه فرقهای بودند که بر یک امامی توقف کردند، آنان برای امام علی (ع) جانشینی را قبول نکردند و بر این باور بودند که ایشان نمرده و نمیمیرد تا زمانی که زمین را پُر از عدل و داد کند. این فرقه را می توان به عنوان نخستین فرقه غالیان معرفی نمود. رییس این فرقه که بر اساس منابع تاریخی فردی یهودی زاده به نام عبدالله بن سبا بود تبری از سه خلیفه نخست (ابوبکر، عمر و عثمان) و بدگویی از آنان را در جامعه در انداخت و گفت که خود علی علیه السلام اینها را به او فرموده است. در آن زمان امام علی (ع) این سخنان را شنید پس او را گرفت و از سخنانی که گفته بود و به حضرت نسبت داده بود پرسید، عبدالله بن سبا اعتراف کرد که گفته است، پس امام دستور داد تا او را بکشند اما مردم فریاد زده و مانع شدند پس او را به مدائن تبعید نمود.
به همین دلیل است که مخالفان مذهب تشیع میگویند رافضی گری از یهودیت آمده است. [4]
-
کیسانیه
نخستین سنگ بنای این فرقه پس از شهادت امام علی (ع) گذاشته شد (برخی از شیعیان پس از شهادت امام حسین (ع) به این فرقه گرویدند). در حقیقت گروهی از شیعیان محمد بن حنفیه را به عنوان امام پس از علی (ع) گرفتند و با ایشان بیعت کردند. آنان به این دلیل که محمد بن حنفیه پرچم دار پدر در جنگ جمل بوده نه حسن و حسین علیهم السلام، او را به عنوان امام و پیشوا گرفتند. درباره اینکه چرا این فرقه کیسانیه نامیده شده آرا مختلفی هست که یکی از اقوال این است که به سبب آنکه رییس این فرقه مختار بن ابی عُبید ثقفی است و لقب او کیسان است و او بود که برای خونخواهی سید الشهدا (ع) قیام کرد. همچنین خود مختار بود که ادعا نمود محمد بن حنفیه فرمان خونخواهی را صادر کرده است و او پیشوای بعد از پدر است.

البته خود این فرقه به فِرَق دیگری (بیش از ده فرقه در کتاب فِرق الشیعه نوبختی برای کیسانیان ذکر شده است) تقسیم شد، برخی از این فرقه ها عبارتند از:
- مختاریه: به امامت محمد بن حنفیه پس از امامان حسن و حسین (ع) معتقد بودند.
- کربیه: محمد بن حنفیه را مهدی موعود میدانستند
- هاشمیه: به امامت ابوهاشم عبدالله محمد بن حنفیه پس از محمد بن حنفیه معتقد بودند که خود این گروه نیز پس از فوت ابو هاشم به فرقههای راوندیه، حربیه و بیانیه (بر اساس فردی که امامت به او میرسد) تقسیم شدند.
ادامه دارد …
منابع:
[1] برگرفته از فرق الشیعه ابو محمد نوبختی، ترجمه امیر حسین خنجی، ص 22
[2] همان، ص 23
[3] همان، ص 24
[4] همان، ص 25