در این مطلب به ادامه شرح دعای ششم صحیفه سجادیه که در مطالب قبلی تفسیر قسمت هایی از آن را نگاشته بودیم، میپردازیم، به این امید که با مطالعه آن به کُنه و حقیقت سخن امام زین العابدین (ع) دست یافته و در عالم هستی اندیشیده و آموزههای آن که در واقع بر گرفته از کلام الهی است را برای داشتن حیاتی طیبه به کار بریم.
فراز هشتم دعای ششم صحیفه سجادیه
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنَا حُسْنَ مُصَاحَبَتِهِ، وَ اعْصِمْنَا مِنْ سُوءِ مُفَارَقَتِهِ بِارْتِكَابِ جَرِيرَةٍ، أَوِ اقْتِرَافِ صَغِيرَةٍ أَوْ كَبِيرَةٍ.
خداوندا بر محمد و آل او درود فرست و همنشینی با این روز جدید را رزق و روزیمان گردان و ما را از بد جدا شدن از او به وسیله ارتکاب گناهان بزرگ و کوچک محفوظ دار.
این فراز از دعا را حضرت زین العابدین (ع) با درود و صلوات آغاز نموده است تا علاوه تبرک جستن به نام رسول الله (ص)، آن دعا توسط حق تعالی اجابت گردد. سپس از خداوند متعال حُسن همنشینی و مصاحبت با روزها و محفوظ ماندن از سوء مفارقت یا همان جدایی به دلیل ارتکاب گناه یا معصیت را درخواست میکند (البته در این بخش شیوه استعاره بدیع به کار رفته است زیرا شب و روز تاثیر خوب یا بدی نخواهند داشت و هر آنچه که حُسن همنشینی یا سوء مفارقت را سبب میشود، حُسن رفتار و عمل نمودن به وظایف تعیین گردیده از سوی پیامبر (ص) که بالطبع دستورات الهیاند، است).
این موضوع نشان دهنده این است که حضرت (ص) اشراف و تسلط علمی بر امت مسلمان دارد و امت نیز با ایشان مصاحبت دارند و سزاوار است که حُسن همنشینی رعایت گردد. در واقع این گمان نادرست است که پیامبر (ص) را به دلیل آنکه از دنیا رفتهاند غایب از امت اسلامی بدانیم چونکه با مُردن تنها جسم از بین میرود و روح تا به ابد زنده است. در حقیقت مردن جدایی و مفارقت روح از کالبد جسم انسان است نه نابودی روح.
همچنین درباره معرفت پیامبران، محققان قاطعانه بیان داشتند که آن چیزی که رسالت و پیامبری، قائم بر آن است، بُعد جسمانی ایشان نیست بلکه بر اساس گفته خود حضرت (ص) آنجا که فرمودند: «كُنْتُ نَبِيًّا وَآدَمُ بَيْنَ الْمَاءِ وَ الطِّينِ»، پیامبر بودم در حالی که آدم علیه السلام میان آب و گِل بوده است، روحشان میباشد. پس اگر که رسالت حضرت پیش از پیدایش جسم ایشان در عالم هستی وجود داشته، چگونه است که پس از وفاتشان حقیقت رسالت و نبوتشان از بین میرود؟ اینگونه نیست و رسالت پیامبر خاتم، رسالتی ابدی است.
در ادامه به بحث حُسن مصاحبت خواهیم پرداخت، حُسن مصاحبت با رسول الله (ص) به این معناست که فرامین و دستوراتی که بیان فرمودهاند که بدون شک دستورات الهی است، اطاعت و رعایت گردند، چنانکه جدایی و دوری از ایشان خارج شدن از مرز ایمان است.
البته ذکر این نکته مهم است که در اینجا دوری و نزدیکی به پیامبر (ص) از لحاظ بُعد مکانی سنجیده نمیشود چون که فردی همچون ابولهب نزدیک پیامبر بودند اما به عنوان دورترین فرد نسبت به ایشان شناخته میشد و شخصی نظیر اویس قرنی اگر چه از از لحاظ مسافت و مکان دور از پیامبر (ص) بود اما جزو نزدیکترین افراد به شمار میرفت.
در واقع هیچ کس به صورت زبانی و تنها با گفتار نمیتواند به حضرت (ص) منتسب گردد بلکه علاوه بر گفتار، کردار و عملش نیز لازم است منطبق با دستورات ایشان باشد و به همین دلیل است که در این بخش از دعا سبب و علت مفارقت و جدایی ارتکاب معصیت گفته شده است زیرا انجام معصیت و گناه چه صغیره باشد چه کبیره آدمی را از رحمت الهی دور خواهد کرد و نور ایمان را از او خواهد گرفت.
یادمان باشد حُسن همنشینی با رسول خدا (ص) باعث حُسن مصاحبت با حضرت (ص) در روز جزا و قیامت میشود.
شرح فراز هشتم دعای ششم صحیفه
فراز نهم دعا
وَ أَجْزِلْ لَنَا فِيهِ مِنَ الْحَسَنَاتِ ، وَ أَخْلِنَا فِيهِ مِنَ السَّيِّئَاتِ، وَ امْلَأْ لَنَا مَا بَيْنَ طَرَفَيْهِ حَمْداً وَ شُكْراً وَ أَجْراً وَ ذُخْراً وَ فَضْلًا وَ إِحْسَاناً.
و در این روز حسنات بزرگ به ما عطا نما و از تمامی سیئات و گناهان باز دار (دور نگاه دار) و همهی آن را ( اطراف ظرف این روز را) به حمد و سپاس، اجر و اندوختهی آخرت و فضل و احسان برایمان پُر ساز.
تفسیر و شرح فراز نهم
در این قسمت امام سجاد (ع) از خداوند میخواهد که توفیق انجام دادن کارهای خوب و نیک و دوری کردن از زشتیها را به ایشان عطا نماید. در حقیقت از پروردگار متعال قوهی قدسیهای را طلب میکند که استعداد ظهور و بروز آن در نفس آدمی وجود دارد.
اگر که خداوند متعال مدد نماید آدمی همواره به انجام اعمال نیک اشتیاق خواهد داشت و به تدریج روح او پاک و پاکیزه میگردد و نفرت از انجام گناه و معصیت در جان او خواهد نشست زیرا طهارت باطنی هیچ گونه سنخیتی با معاصی ندارد. بر عکس این امر نیز ممکن است آنگاه که روح انسان به ناپاکی، معصیت و فجور آلوده میگردد و او با اشتیاقی تام به سمت آنها میرود، نمیتواند آیات الهی را به خوبی دریافت کنند و از آنها رویگردان میشود. در آیات 6 سوره لقمان خداوند متعال به ایمان نیاوردن افرادی که به شنیدن سخنان بیهوده و لهو عادت نمودهاند اشاره کرده است.
حضرت (ع) در بخشی دیگر، از خداوند متعال توفیق حمد و شُِکر از او را طلب فرموده است زیرا حمد و شُکر عبادت و عمل بزرگ و عظیمی است که جز به توفیق الهی کسی موفق به انجام آن نمیشود.
پس از طلب حمد و شُکر از خداوند میخواهد که به او این توفیق را عنایت نماید که بتواند اعمال نیکی انجام داده و آنها را اندوختهای آخرت گرداند چونکه برای روز حساب هیچ ذخیره و اندوخته ای همانند عمل صالح نیست و همین اعمال نیک و صالح است که نجات بخش آدمی هستند.
و در آخر این فراز از خداوند طلب فضل و احسان مینماید. در واقع فضل برتری ویژهای است که به سبب درجات عبودیت و اطاعت نصیب آدمی میگردد و احسان به این معناست که خدا را آنگونه عبادت کنی که گویی در محضرش هستی و او را میبینی و اگر که او را نمیبینی او تو را میبیند.
- تلاوت ترتیل آیه 6 سوره لقمان – سعد الغامدی
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا ۚ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ
و بعضی از مردم سخنان بیهوده را میخرند تا مردم را از روی نادانی، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهی را به استهزا گیرند؛ برای آنان عذابی خوارکننده است!