شرح و تفسیر حکمت هفدهم نهج البلاغه

حکمت 17 نهج البلاغه

حکمت، پارسایی و علم علی علیه السلام بر کسی پوشیده نیست و در تمامی اعصار اکثر اندیشمندان و علما به علم و دانش بسیار ایشان اقرار و اعتراف کرده اند. نهج البلاغه حضرت علی (ع) که توسط سید رضی گردآوری شده و برخی از نامه های حضرت به افراد مختلف، خطبه های ایشان در زمان های گوناگون و کلمات قصار یا حکمت های گفته شده توسط ایشان در پاسخ به برخی از سوالات و پرسش ها در آن نگاشته شده است خود مُهر تاییدی است بر دانش او. در واقع با خواندن نهج البلاغه و تفسیر و شرحی که توسط شارحان برای آن نوشته شده است می توان به دریایی از معارف دست یافت و با به کار گرفتن آن ها که خود برگرفته از معارف قرآن کریم هستند به سعادت جاودانه و ابدی رسید. در این مطلب تصمیم گرفتیم به شرح و تفسیر حکمت هفدهم نهج البلاغه بپردازیم.

حکمت 17 نهج البلاغه
حکمت 17 نهج البلاغه

حکمت هفدهم نهج البلاغه : حکم حکومتی (تغییر نمودن حکم با تغییر شرایط)

وَ سُئِلَ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ الرَّسُولِ (صلی الله علیه وآله) “غَيِّرُوا الشَّيْبَ وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْيَهُودِ”؟ فَقَالَ (علیه السلام): إِنَّمَا قَالَ ذَلِكَ وَ الدِّينُ قُلٌّ، فَأَمَّا الْآنَ وَ قَدِ اتَّسَعَ نِطَاقُهُ وَ ضَرَبَ بِجِرَانِهِ؛ فَامْرُؤٌ وَ مَا اخْتَارَ.

از امام علی (ع) درباره این گفته پیامبر خدا (ص) که فرموده بودند موی سفید را با خضاب و رنگ کردن تغییر دهید و خود را مثل یهود نسازید سوال کردند. امام (ع) فرمودند: رسول خدا (ص) این سخن را زمانی بیان نمودند که تعداد افراد دین دار کم بوده اند، اما هم اکنون که قلمرو دین گسترش پیدا کرده است و ستون و پایه های آن محکم و استوار شده اند هر شخصی به میل و اراده خود رفتار نماید [1].

تفسیر و شرح حکمت هفدهم 

از ترجمه حکمت می توان این را متوجه شد که از امام علی علیه السلام درباره سخن و توصیه ی رسول خدا (ص) درباره رنگ و خضاب نمودن موی سفید برای آن که همانند یهودیان نشوند، سوال شده و ایشان در جواب فرمودند که این سخن را پیامبر (ص) زمانی گفتند که تعداد افراد دیندار کم بوده اند و الان که تعداد این افراد زیاد شده است و قلمرو اسلام گسترش پیدا کرده و امنیت حاکم شده (دین به ثبوت و استقرار رسیده است) هر کسی مختار است که موی خود را رنگ کند یا نه.

در ابتدای اسلام که تعداد افراد مسلمان کم بوده است و در میانشان اشخاص پیر و مسنی وجود داشتند رسول الله (ص) اصرار داشت که افراد مسن چهره ای جوان داشته باشند تا سبب ترس و به وحشت افتادن دشمن گردند و نشانی از ناتوانی در آن ها مشاهده نگردد، به همین منظور امر فرمود که مسلمانان موی سر خود را رنگ کنند، اما برای اینکه اعداء (مشرکان و یهودیان سرکش و لجباز) از این امر مطلع نگردند و مسلمانان احساس ضعف ننمایند حضرت محمد (ص) این فرمان را متقن و مستند به عدم شباهت با یهودیان کرد.

خضاب کردن ریش
خضاب کردن ریش

مولی الموحدین حضرت علی (ع) به طور دقیق و آشکار به این موضوع اشاره می نماید که هر حکمی پیرو موضوع خود می باشد و اگر که موضوع عوض شود حکم گفته شده نیز تغییر خواهد یافت. به طور مثال اگر که شراب سرکه گردد و یا فرد کافر مسلمان شود حکم تغییر خواهد یافت.

امام علی (ع) می فرمایند: موضوع حکمی که پیامبر صادر کرده است ایجاد ترس و دلهره در دل دشمن به سبب جوان نمایی افراد مسن بوده و این حکم مربوط به دورانی بوده که مسلمانان قلیل و اندک بودند (سال های ابتدایی ظهور اسلام) اما در دوران حضرت علی (ع) دین اسلام گسترش پیدا کرده و در منطقه فراگیر و استوار گشته است و هیچ گونه دلهره ای از دشمنان اسلام وجود نداشت. و دیگر نیاز نبوده که برای ایجاد وحشت در دشمن افراد مسن موی خود را رنگ نمایند و این حکم منقضی شده است.

حال که امکان منقضی شدن حکم وجود دارد و در کلام مولا این نکته کاملا مشهود و نمایان است دو پرسش ایجاد می شود.

اول اینکه اعتقاد به این موضوع که حلال و حرام دین مبین اسلام تا روز قیامت تغییر نخواهد کرد با چیزی که در این حدیث و حکمت آمده چطور می تواند همخوانی داشته باشد؟

در شرح نهج البلاغه مرحوم مغنیه به این سوال این‌گونه پاسخ داده شده است که احکام شرعی دو نوع هستند، احکامی که طبق موضوعات فطری و غیر قابل تغییر تشریع می شوند همچون احکام نماز و روزه و احکامی که برای موضوع های متغیر بیان گردیده اند که با عوض شدن موضوع حکم نیز تغییر پیدا می کند به طور مثال خرید و فروش اعضای بدن و یا خون جزو محرمات بوده است زیرا هیچ گونه فایده ی مباحی را شامل نمی شد اما امروزه به دلیل اینکه می توان جان افراد آسیب دیده و مجروح را با پیوند عضو و یا اهداء خون نجات داد این امر (خرید و فروش) ممکن بوده و دیگر جزو محرمات نمی باشد. رنگ و خضاب کردن موی سفید نیز از این دسته احکام متغیر می باشد.

روشن است که حدیث «حَلاَلُ مُحَمَّد حَلاَلٌ أَبَداً إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَحَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَة[2]» به احکام تغییر ناپذیر شرع و دین اسلام اشاره دارد.

دومین سوال این است که خضاب و رنگ کردن مو، جزو مستحبات است پس چگونه است که امام (ع) می فرمایند هر کس خود مختار است بین انجام و یا ترک نمودن آن؟

در واقع در دورانی که پیامبر (ص) آن سخن را فرمودند پیران ملزم به خضاب و رنگ کردن بودند و امام علی (ع) در این حکمت فرمودند که الزامی که در آن دوران وجود داشته، هم اکنون وجود ندارد و هر شخصی خود بین انجام و یا ترک آن مخیر است و این گفته ایشان هیچ گونه تضادی با مستحب بودن رنگ و خضاب ندارد.

منابع:

[1] برگرفته از ترجمه علی شیروانی

[2] کافى، ج 1، ص 58، ح 19

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *