یکی دیگر از اصول اعتقادی مسلمانان که مسلمانی تنها با ایمان و اعتقاد قلبی به آن ها معنا و مفهوم پیدا می کند، معاد می باشد. معاد از جمله اصولی است که بین تمام مذاهب اسلامی مشترک بوده و همه مسلمانان می بایست باور و یقین قلبی به آن داشته باشند.
در این مطلب برآنیم تا به موضوع معاد و ضرورت وجود آن بپردازیم.
معنای معاد
واژه معاد از مصدر و ریشه «عود» گرفته شده است و به معنای بازگشت است و در اصطلاح و بر اساس علوم اسلامی و قرآنی به بازگشت روح و جسم آدمی پس از مرگ و در روز جزا (قیامت) اشاره دارد تا همه اعمال بزرگ و کوچکی که در دنیا انجام داده است مورد بررسی قرار گیرد و مزد کارهای خوب و بد خود را دریافت کند. در آن روز انسان هایی با عمل درست و نیک به بهشت جاویدان رفته و افرادی که در دنیا راه بد را در پیش گرفته بودند به عقوبت الهی دچار می گردند.
از فراوانی آیاتی (نزدیک به یک سوم از آیه های قرآن درباره معاد و مسائل مربوط به آن است) که درباره این موضوع بیان شده اند می توان به اهمیت معاد و روز حساب در اسلام پی برد. در حقیقت ایمان و باور به معاد سبب می شود که مسلمانان در تلاش باشند تا رفتار و کردارشان را اصلاح کرده و در صدد انجام کار نیک و خوب و دوری کردن از کارهای ناشایست و بد باشند.
آیا معاد و رستاخیز وجود دارد؟
دلایل فراوانی برای اثبات وجود معاد، ضروری و حتمی بودن آن وجود دارد که در این بخش به مهم ترین آن ها خواهیم پرداخت.
در ابتدا دلایل ضرورت وجود معاد را بررسی کرده و پس از آن ممکن بودن این امر را اثبات خواهیم کرد.
- اولین دلیلی که می توان به آن اشاره کرد بیهوده و عبث نبودن آفرینش کل جهان است. در حقیقت از خداوندی حکیم، قادر و توانا به دور است که چیزی را بی هدف خلق کرده باشد. در آیه های از قرآن کریم نظیر آیه 155 مومنون و آیه های 38 تا 40 سوره مبارکه دخان خداوند درباره این موضوع سخن گفته است.
آیه 155 سوره مومنون: أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَأَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُونَ (آیا فکر کرده اید که ما شما را بیهوده و عبث آفریده ایم و به سوی ما باز نمی گردید).
آیه های 38 تا 40 سوره دخان: وَما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَالأَرْضَ وَما بَیْنَهُما لاعِبینَ * ما خَلَقْناهُما إِلاّ بِالْحَقّ وَلکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ * إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ مِیقاتُهُمْ أَجْمَعینَ (ما آسمان ها و زمین و هر آنچه که میان آن هاست را به بازی و از سر بیکاری خلق نکردیم و آن ها را جز به حق و راستی نیافریدیم ولی بیشتر آن ها نمی دانند. همانا روز جدایی [1] وعده گاه همه ی آن هاست).
- دومین دلیلی که می توان درباره آن سخن گفت عدالت خداوند متعال است. انسان ها موجوداتی هستند که دارای اختیارند و می توانند از توانایی و آزادی خود هم در راه درست و هم در راه غلط بهره ببرند. در حقیقت انسان هایی وجود دارند که تابع فرامین و دستورات الهی می باشند و درصدد جذب رضایت پروردگار هستند و افرادی نیز وجود دارند که حق را پایمال کرده و به دیگران ستم کرده اند. این دو گروه سرانجام روزی می میرند و اگر که دنیا و جهان دیگری وجود نداشته باشد نه مومن به پاداش کارهای خوب خود خواهد رسید نه ستمکر مجازات می شود و این اتفاق از عدل الهی به دور است، زیرا می بایست جهانی وجود داشته باشد که انسان نتیجه تلخ و شیرین عمل خود را مشاهده نماید. خداوند در سوره مبارکه ص می فرماید: اَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقینَ كَالْفُجّارِ [2]، به این معنا که آیا پرهیزکاران و خدا ترس را همانند افراد فاسق و بدکار قرار می دهیم (جزا و سزای عمل هر دو گروه متفاوت است).
- حکیمانه بودن خلقت یکی دیگر از دلایل برای اثبات وجود معاد و سرای آخرت است. اگر که خداوند را حکیم می خوانیم باید به این امر واقف باشیم که از حکیم و خردمند عملی جز بر پایه حکمت سر نخواهد زد. پس چطور ممکن است که خداوند آدمی را خلق کرده و در او توانایی لازم برای رسیدن به کمال را قرار داده اما به یکباره و در میانه راه رسیدن به کمال، او را هلاک سازد؟ اگر که این گونه باشد و جهانی دیگری وجود نداشته باشد تا انسان به تعالی برسد می بایست به حکیمانه بودن آفرینش شک کرد، که این امر از خدای حکیم به دور است و او هر چیزی را براساس حکمت آفریده است.
- خداوند قادر متعال در آدمی میل و احساس به بقا و جاودانگی را قرار داده است و همه انسان ها به دلیل این احساس فطری، زندگی و ماندن در این دنیا را دوست دارند و برای بقا تلاش می کنند و از مرگ گریزانند. برای هر امر فطری پاسخی در جهان خارج وجود دارد، پس برای حس بقا و جاودانگی انسان هم بی شک پاسخی وجود دارد که همان وجود جهان آخرت و سرای جاویدان است.
ممکن بودن معاد
حال که ضروری بودن وجود معاد اثبات گردید به ممکن بودن این امر می پردازیم.
آیا امکان زنده شدن و حیات پس از مرگ وجود دارد؟ حال که این امر ضروری است در این جهان نمونه های مشابهی می توان پیدا کرد تا باور به این موضوع در انسان ایجاد گردد؟ تا به حال افرادی که مرده اند زنده شده اند؟
برای پاسخ به این سوالات با تفکر در خلقت جهان و هر آنچه که در آن است و تدبر در آیات قرآن کریم می توان به پاسخی درخور و شایسته رسید.
- یکی از نمونه هایی که در جهان وجود دارد، رویش دوباره نباتات است در واقع گیاهان پس از اینکه خشک می شوند دوباره می رویند که این رویش را می توان نمونه ای از زنده شدن و بازگشت به دنیا برشمرد.
- در قرآن کریم خداوند برای اثبات ممکن بودن معاد و از بین بردن شک و تردید و ایجاد باور و یقین در وجود آدم ها از زنده شدن مردگان در برخی از سوره ها سخن گفته است.
در سوره کهف خداوند از گروهی سخن گفته است که پس از 309 سال دوباره زنده شده و حیات یافته اند (اصحاب کهف گروهی بودند که برای در امان ماندن از آزار مشرکان فرار کرده و به غاری در خارج از شهر رفته تا کمی استراحت کنند و چاره ای بیندیشند، اما با اراده خدای قادر و توانا استراحت کوتاه آن ها 309 سال به طول انجامید و پس از آن زمانی که بیدار شدند مردم شهر را هم کیش و آئین خود دیدند). در واقع خداوند متعال با این کار می خواست هیچ شک و تردیدی از وجود روز رستاخیر و جهان آخرت را باقی نگذارد (وَ کذَلِک أَعْثَرْنَا عَلَیهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَةَ لارَیبَ فِیهَا [3]).
از دیگر آیه های قرآن که در آن به زنده شدن مردگان اشاره شده است آیه 49 سوره آل عمران می باشد که در آن به معجزات حضرت عیسی (ع) که یکی از آن ها زنده شدن مردگان به اذن و اراده پروردگار است پرداخته شده است.
[1] روز جدایی یا همان یوم الفصل یکی از نام های روز قیامت است.
[2] سوره ص، آیه 28
[3] سوره کهف، آیه 21
-
تلاوت ترتیل آیه 21 سوره کهف – استاد شحات محمد انور
وَكَذَٰلِكَ أَعْثَرْنَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَيْبَ فِيهَا إِذْ يَتَنَازَعُونَ بَيْنَهُمْ أَمْرَهُمْ ۖ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْيَانًا ۖ رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ ۚ قَالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلَىٰ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِدًا
و اینچنین مردم را متوّجه حال آنها کردیم، تا بدانند که وعده خداوند (در مورد رستاخیز) حقّ است؛ و در پایان جهان و قیام قیامت شکّی نیست! در آن هنگام که میان خود درباره کار خویش نزاع داشتند، گروهی میگفتند: «بنایی بر آنان بسازید (تا برای همیشه از نظر پنهان شوند! و از آنها سخن نگویید که) پروردگارشان از وضع آنها آگاهتر است!» ولی آنها که از رازشان آگاهی یافتند (و آن را دلیلی بر رستاخیز دیدند) گفتند: «ما مسجدی در کنار (مدفن) آنها میسازیم (تا خاطره آنان فراموش نشود.)»