شرح دعای دوازدهم صحیفه سجادیه- بخش نهم

دعای دوازدهم صحیفه سجادیه

در این مطلب و در ادامه هشت مطلب قبلی با عنوان «شرح دعای دوازدهم صحیفه سجادیه» به شرح و تفسیر فراز دهم این دعا که متشکل از شانزده فراز است و در ارتباط با توبه به پیشگاه حق تعالی می‌باشد، خواهیم پرداخت. حضرت در این دعا از عواملی که موجب سلب توفیق دعا می‌شوند، سخن گفته و به ویژگی‌های بندگان محبوب پروردگار، باز بودن درب و مسیر توبه در کنار حالت‌های یک آدم پشیمان و توبه کار اشاره کرده است …

دعای دوازدهم صحیفه سجادیه
دعای دوازدهم صحیفه سجادیه

فراز دهم دعای دوازدهم صحیفه سجادیه

، وَ يَا مَنِ اسْتَصْلَحَ فَاسِدَهُمْ بِالتَّوْبَةِ وَ يَا مَنْ رَضِيَ مِنْ فِعْلِهِمْ بِالْيَسِيرِ ، وَ يَا مَنْ كَافَى قَلِيلَهُمْ بِالْكَثِيرِ ، وَ يَا مَنْ ضَمِنَ لَهُمْ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ ، وَ يَا مَنْ وَعَدَهُمْ عَلَى نَفْسِهِ بِتَفَضُّلِهِ حُسْنَ الْجَزَاءِ .

ای آن‌که بنده‌های رو سیاه را به توبه به سمت صلاح می‌کشاند! و ای کسی که به عمل کم آنان خشنود می‌شوی و کردار اندکشان را به پاداشی کثیر جبران می‌نمایی! و ای کسی که اجابت شدن دعاها را تضمین کرده و از مسیر تفضل و کُرم، جزایی نیک را به بنده‌ها وعده کرده‌ای!

شرح فراز دهم دعای دوازدهم

حقیقت و اصل توبه یکی از برترین عبادات است زیرا که ذات آدمی از صورتی به صورت دیگر برگردانده شده و جملگی زنگارهای پیشین را برطرف ساخته و تیرگی دل را از میان بر می‌دارد و در نتیجه نورانیت ویژه‌ای به او عطا می‌کند.

عبادت‌ها در انسان‌های صالح دگرگونی و تغییری اساسی ایجاد می‌کند. کم کم آن‌که سالک الی الله است از جهان ظلمانی حرکت نموده و زنگارهای خاکی را زدوده و به نور و نورانیت می‌رسد. گاهی این تحول به عمری طولانی نیازمند است؛ ولی توبه‌ی حقیقی و راستین وجود آدمی را به یک باره بر افروخته و تیرگی‌ها را از میان بر می‌دارد و چه بسا آن که رخ برزخی‌اش به سبب گناه و معصیت، حیوانی وحشتناک است با توبه مجددا به شکل آدمی در خواهد آمد.

بدین جهت شاید بتوان چنین بیان کرد که در میان عبادات، کم‌تر عبادتی پیدا می‌شود که اثری این‌گونه تحول آفرین به دنبال داشته باشد که با سرعتی بسیار زغالی سوخته را به شفاف‌ترین خلایق که قابل قرب و نزدیکی به جایگاه صالحان است بدل کند.

در تاریخ، نمونه‌های این چنینی کم نبودند. افرادی وجود داشتند که در زشت‌ترین اعمال غرق شده بودند و به یک باره بارقه رحمت و عطوفت حق بر دل‌هایشان درخشیده و موجب شده که در ردیف بنده‌های صالح در آیند. حر بن یزید ریاحی آن که نخست در سپاه دشمن بود، به یک باره و با انقلابی درونی دچار تحول شد و از پایین‌ترین درجات جهنم به والاترین مقام شهدا و صلحا ارتقا پیدا کرد. البته که این استحاله برای هیچ کس ناممکن نیست . هر چه که درباره توبه گفته شود و یا خوانده شود تنها بخش بسیار کمی از حقیقت آن را روشن ساخته است و قطعا تنها پروردگار عالمیان است که می‌داند چطور و چگونه زمینه تربیت انسان را بچیند به گونه‌ای که آن‌کس که هیزم جهنم است به بهشت انتقال پیدا کرده و تا ابد همنشین صالحان و ملائکه شود.

نقل شده که امام سجاد (ع) برای توبه به یکی از فرماندهان و سردمداران خونریز سپاه عمر سعد در کربلا خواندن نماز غفیله را سفارش کرده‌اند؛ اگر که در درستی این واقعه از نظر تاریخی نیز تردید است، در تصدیق این امر که برای خود عمر بن سعد نیز توبه‌ای حقیقی ممکن بود، تردید وجود ندارد.

در هر صورت، از یک جهت فطرت اولیه‌ی آدمی به هیچ شکلی از بین نمی‌رود اگر چه تیرگی‌های فراوانی آن را در بر بگیرد و تا زمانی‌که فطرت باقی است، هدایت ممکن است، اگر چه احتمال آن کم باشد؛ از جهتی دیگر خدای عز و جل سنت غیر قابل تغییر خود را که در اختیار آدم است، هیچ گاه زایل نمی‌سازد و از این رو در قرآن کریم به موسی (ع) امر نمود که در خانه‌ی فرعون رفته و او را متنبه و متذکر نماید شاید که پند گرفته و بترسد. این امر آشکار کننده این حقیقت است که فرعون، آن‌کس که ادعای ربوبیت نموده و هزاران طفل را کشته است، خداوند فطرت هدایت پذیری او را همچنان برقرار دانسته و به پیامبر خود دستور داد تا با او به شکلی سخن گوید که شاید متذکر شود. البته آنان که در آتش جحیم هستند نیز فطرتشان باقی است و آگاه هستند که بد کرده‌اند و آن‌چه را که امروز می‌بینند نتیجه اعمال ناشایست خود آنان است و این بدان معنا است که آن‌ها هم بد را می‌شناسند و هم انجام و ارتکاب آن را ناپسند دانسته و به آن اعتراف می‌کنند. آیه 11 سوره ملک مبین این امر است آن‌جا که خداوند می‌فرماید: این‌جاست که به معصیت خود اعتراف می‌کنند، دور باشند اهل دوزخ از رحمت خداوند!

بخشی از دعای عرفه
بخشی از دعای عرفه

در ادامه فراز « يَا مَنْ رَضِيَ مِنْ فِعْلِهِمْ بِالْيَسِيرِ …» امام سجاد (ع) به این نکته اشاره فرمودند که هر گاه خدای متعال از افعال کم بنده‌های خود خشنود شود در مقابل پاداشی کثیر به آنان می‌دهد. بندگان اگر که تمامی عمر خویش را به نماز و روزه مشغول گردند هیچ گاه نمی‌توانند سپاس و شُکر یکی از نعمات کوچک پروردگار را ادا نمایند؛ پس خداوند عز و جل از بنده‌هایش حق ثابت خویش را مطالبه ننموده چرا که برآورده ساختن حق خداوند از توان بسیاری از مخلوقات به غیر از اولیای کامل الهی و معصومین بیرون است. همچنین فضل خداوند بر این سبک جاری است که دایره تکلیف را بر بنده‌هایش گشاده گیرد تا کشی نجاتش بتواند غرق شده‌های بیش‌تری را نجات دهد و به همین دلیل گاهی با کوچک‌ترین بهانه، گروهی را مشمول عفو زیبای خویش قرار می‌دهد و وعده‌های لبریز از لطف نامتناهی آن خدای بزرگ این جرأت را به بنده‌ها عطا نموده تا بتوانند به پیشگاهش عرض نمایند: أَمْ كَيْفَ لَا أَسْتَعِزُّ وَ إِلَيْكَ نَسَبْتَنِى[1] (چگونه عزت نداشته باشم و حال آن‌که تو من را به خویش نسبت داده و بنده‌ی خود خوانده‌ای). در حقیقت اضافه تشریفی بنده‌ها به خدای مهربان و بزرگ، از اعظم نعمات الهی است؛ چنانچه امر نموده که در رکوع و سجود که تسبیح او گفته می‌شود، انسان خویش را به او نسبت داده و بگوید: «سبحان ربی العظیم و بحمده» …

و این شرافتی است بزرگ که هیچ‌گاه از بندگان زایل نمی‌شود.

  • آیه 11 سوره ملک- معتز آقایی

فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقًا لِأَصْحَابِ السَّعِيرِ

اینجاست که به گناه خود اعتراف می کنند دور باشند دوزخیان از رحمت خدا!

دانلود

منبع:

[1] بخشی از دعای عرفه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *