و او، محمد را میگویم! خوش خُلقترین مردمان بود. آنگاه که به چهل سالگی رسید و خدای معتال قلب بخشندهاش را برترین، والاترین، مطیعترین و متواضعترین قلوب یافت او را برای خویش انتخاب کرد. پس به دربهای آسمان رخصتی داد و آنها باز شدند و به فرشتگان اجازه داد، پس نازل شدند. محمد (ص) آنها را نظارهگر بود. ناگاه روح الامین به نزدش آمد. دست او را گرفت و تکانی داد و گفت: محمد! بخوان. محمد (ص) که به طاووس فرشتگان، جبرئیل، نگاه میکرد، گفت: چه بخوانم؟! جبرئیل گفت: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ[۱] … با فرا رسیدن ۲۷ رجب، سالروز بعثت حضرت رسول (ص) بر آن شدیم تا خصائل و ویژگیهای ایشان را از منظر احادیث بیان نماییم. به این امید که با شناخت خصائل حضرت محمد (ص) آنها را در خود تقویت نموده و در راستای تقرب به حق تعالی تلاش کنیم.

خصائل حضرت محمد (ص) در احادیث
- برترین مردم از لحاظ دودمان
امام علی (ع):
اُسرَتُهُ خَیرُ اُسرَهٍ ، و شَجَرَتُهُ خَیرُ شَجَرَهٍ ، أغصانُها مُعتَدِلَهٌ ، و ثِمارُها مُتَهَدِّلَهٌ ، مَولِدُهُ بمَکّهَ ، و هِجرَتُهُ بطَیبَهَ، عَلا بِها ذِکرُهُ ، و امتَدَّ مِنها صَوتُهُ[۲]
دودمان ایشان برترین دودمان و شجره ایشان بهترین شجرهها است.شاخههای آن راست و میوههای او آویخته است. زادگاه او مکه و هجرت او به طیبه (مقصود مدینه است)، در آنجا آوازه او بلند گشت و صدای (دعوتش) او به همه جا کشیده شد (رسید).
- صداقت و راستگویی
حضرت محمد (ص) :
إنّ أحسَنَ الحَدیثِ أصدَقُهُ[۳]
همانا بهترین گفته و سخن، راستترین آن میباشد.
- اُمی و درس نخوانده
امام رضا (ع):
و مِن آیاتِهِ أنّهُ کانَ یَتیما فَقیرا راعِیا أجِیرا ، لَم یَتَعَلَّمْ کِتابا و لَم یَختَلِفْ إلى مُعلِّمٍ ، ثُمّ جاءَ بالقرآنِ الّذی فیهِ قِصَصُ الأنبیاءِ علیهم السلام و أخبارُهُم حَرفا حَرفا ، و أخبارُ مَن مَضى و مَن بَقِیَ إلى یَومِ القِیامَهِ[۴]
و از نشانههای او (نشانههای نبوتش) این است که ایشان یتیم، فقیر، چوپان و مزد بگیر بود، نه کتابی یاد گرفت و نه به پیش آموزگاری رفت و آمد نمود. سپس با قرآنی آمد (قرآنی آورد) که در آن قصص پیامبران (ع) و سرگذشت آنان، حرف به حرف آمده است و اخبار گذشتگان و آیندگان تا به روز قیامت در آن بیان گردیده است.
- رئوف
به نقل از انس بن مالک در مکارم الاخلاق آمده است:
کانَ رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله إذا فَقَدَ الرّجُلَ مِن إخوانِهِ ثَلاثَهَ أیّامٍ سألَ عَنهُ؛ فإن کانَ غائبا دَعا لَهُ، و إن کانَ شاهِدا زارَهُ، و إن کانَ مَریضا عادَهُ[۵]
رسول خدا (ص) اینچنین بود که هر زمان یکی از برادران (مقصود اصحاب است) خویش را به مدت سه روز نمیدید، حال او را جویا میشد. پس اگر که در مسافرت بود (غائب بود) برای او دعا میکرد و اگر که در شهر حضور داشت به دیدن او میرفت و اگر که بیمار بود، عیادتش میکرد.
- شجاع
امام علی (ع):
کُنّا إذا احمَرَّ البأسُ و لَقِیَ القَومُ القَومَ اتّقَینا برسولِ اللّه ِ، فما یَکونُ أحَدٌ أقرَبَ إلَى العَدُوِّ مِنهُ[۶]
هنگامیکه نبرد شدت میگرفت و دو لشکر به جان هم میافتادند، ما خویشتن را در پناه پیامبر خدا (ص) قرار میدادیم و هیچ کس به دشمن نزدیکتر از ایشان نبود.
- فروتن
امام صادق (ع):
إنَّ جَبرئیلَ علیه السلام أتى رسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله فخَیَّرَهُ، و أشارَ علَیهِ بالتَّواضُعِ ، و کانَ لَهُ ناصِحا ، فکانَ رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله یأکُلُ إکلَهَ العَبدِ ؛ و یَجلِسُ جِلسَهَ العَبدِ تَواضُعا للّه ِ تبارکَ و تعالی[۷]
همانا جبرئیل که سلام و درود خدا بر او باد، به نزد رسول خدا (ص) آمد و ایشان را (بین پذیرش پادشاهی و خزائن دنیا و ترک نمودن آن) مخیر نمود و از روی تواضع و خیر خواهی به ایشان اشاره کرد که برای حق تعالی فروتنی نماید. پس پیامبر برای فروتنی در پیشگاه خدای متعال، همچون عبد و بنده، غذا میخوردو همچون عبد (بر زمین) جلوس میکرد.

- امین
پیامبر (ص):
أما و اللّه ِ إنّی لَأمینٌ فی السَّماءِ و أمینٌ فی الأرضِ[۸]
هان! به خداوند سوگند که من در آسمان امین هستم و در زمین نیز امین میباشم.
- برخوردار از حیا
در کنز العمال از ابو سعید خدری نقل شده است:
کانَ صلى الله علیه و آله أشَدَّ حَیاءً مِن العَذراءِ فی خِدرِها[۹]
رسول خدا (ص) با حیاتر از دختر پرده نشین بود.
- بی اعتنا به دنیا
امام باقر (ع):
إنّ رسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله لَم یُورِّثْ دِینارا و لا دِرهَما و لا عَبدا و لا وَلیدَهً و لا شاهً و لا بَعیرا ، و لقد قُبِضَ صلى الله علیه و آله و إنّ دِرعَهُ مَرهونَهٌ عِند یَهودیٍّ مِن یَهودِ المَدینَهِ بعِشرینَ صاعا مِن شَعیرٍ استَسلَفَها نَفَقَهً لأهلِهِ[۱۰]
همانا رسول خدا (ص) نه دیناری به ارث گذاشت و نه درهم و نه بنده و کنیزی و نه گوسفند و نه شتری، هنگامی که رحلت کرد، زره ایشان در گرو یکی از یهودیان شهر مدینه بود که در برابر قرض نمودن بیست صاع جو برای خرجی خانواده خویش، آن را گرو گذاشته بود.
- بردبار و صبور
در کتاب ترغیب و تذهیب از انس صحابه حضرت این چنین نقل شده است:
کُنتُ أمشی مَع رسولِ اللّه ِصلى الله علیه و آله و علَیهِ بُردٌ نَجرانیٌّ غَلیظُ الحاشِیَهِ ، فأدرَکَهُ أعرابیٌّ فجَذَبَهُ بِردائهِ جَذبَهً شَدیدَهً، فنَظَرتُ إلى صَفحَهِ عُنُقِ رسولِ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ، و قَد أثّرَ بها حاشِیَهُ الرِّداءِ مِن شِدَّهِ جَذبَتِهِ ثُمّ قالَ : یا محمّدُ، مُرْ لی من مالِ اللّه ِ الّذی عِندَکَ، فالتَفَتَ إلَیهِ فضَحِکَ ثُمّ أمَرَ لَهُ بعَطاءٍ[۱۱].
همراه با حضرت محمد (ص) که بُرد نجرانی با حاشیهای زبر و درشت به تن داشت، قدم میزدم. در همین حین عربی بادیه نشینی از راه رسید و ردای حضرت را گرفت و محکم کشید. پس من به گردن ایشان نگاهی کردم. حاشیه ردا به جهت شدت کشیدن آن بر روی گردن رسول خدا (ص) ردی به جای گذاشته بود. عرب بادیه نشین گفت: ای محمد (ص)! امر نما از مال خداوند که در پیش توست به من بدهند. پیامبر (ص) به سمت ایشان برگشت، خندهای نمود و در ادامه دستور داد به او چیزی عطا نمایند.
[۱] سوره علق- آیه اول
[۲] نهج البلاغه : الخطبه ۱۶۱
[۳] الطبقات الکبرى : ۱ / ۱۱۵
[۴] عیون أخبار الرِّضا : ۱ / ۱۶۷ / ۱
[۵] مکارم الأخلاق : ۱ / ۵۵ / ۳۴
[۶] مکارم الأخلاق : ۱ / ۵۳ / ۲۶
[۷] الکافی : ۸ / ۱۳۱ / ۱۰۱
[۸] کنز العمّال : ۳۲۱۴۷
[۹] کنز العمّال : ۱۷۸۱۷
[۱۰] قرب الإسناد: ۹۱/۳۰۴
[۱۱] الترغیب و الترهیب : ۳ / ۴۱۸ / ۲۰
- تلاوت آیه یک سوره علق- احمد دباغ